رباب محب؛ «ویروسی­ سنگین­تر از سرب!»

رباب محب؛

«ویروسی­ سنگین­تر از سرب!»

ترجمه از زبان سوئدی: رباب محب

 

هشتم مارس سال بیست: کووید ۱۹

 

بادها    تندبادها   تندرها

در کرنای خود می­دمند

و نفس درو می­کنند

 

جهان

بر بستر تک­واژه­ای

از دست می­رود

 

بر بستر یک واژه­ی تنها

 

لعنتی

چون برنج شفته

سخت بر سق دهان چسبیده

 

بلعیدن را دشوار می­کند

 

 

نهم مارس سال بیست: برابری

 

جهان را جویدیم

جهان ما را جوید

پس با هم برابریم

ما و جهان جویده

 

دهم مارس سال بیست: خواب سنگی زندگان

 

نه جرینگ شیشه­های شکسته

نه آژیر پلیس شورش

نه صدای گام­های سنگین

بر پیکرها

 

نه تخریب خاک

نه غارت زمین

 

نه دایره­ی مردگان

نه حتی رقص پرستاران

 

خواب این زنده سنگین است

بیدار نمی­شود

 

 

یازدهم مارس سال بیست: این غریق را چه کسی نجات خواهد داد؟

 

وقتی دکان انسانیت

کرکره­ها را پایین می­کشد

وقتی هر سر گرفتار تنهایی خود است

و کد بهداشتی هم دیگر معنایی ندارد

چه کسی به روز سلام می­دهد؟

چه کسی مایل است به روز سلام دهد؟

 

 

اگر حقیقت دارد

هر صدایی موسیقی­ست

چگونه می­توان از صدای کژ این صبح

آوازی ساخت؟

 

این صدا که در پس­زمینه می­پیچد:

نفس مرده آواز نمی­شود

 

به نقل از «آوای تبعید» شماره ۱۷