بگمراد وویسوُو زبان ترکمنی (عوامل تعیین‌کننده در بررسی تاریخ زبان ترکمنی)

بگمراد وویسوُو

 

زبان ترکمنی

(عوامل تعیین‌کننده در بررسی تاریخ زبان ترکمنی)

ترجمه: عبدالقهار صوفی راد

 

وقتی صحبت از زبان ترکمنی می‌کنیم، تمامی نشانه‌های کلامی که برای مفاهمه و انتقال اندیشه میان ترکمنان به کار می‌رود، مدّنظر ماست. ما، هم هنگام پرسش کردن و هم هنگام پاسخ گفتن، اندیشه‌ی خود را در قالب جمله بیان می‌کنیم. جمله‌ها از ترکیبات، ترکیبات از واژه‌ها، واژه‌ها از تکواژها، تکواژها از واج‌ها ساخته می‌شوند. مجموع واحدهای زبانی برشمرده، مفهومی تحت عنوان زبان ترکمنی را پدید می‌آورند.

زبان مردم ترکمن بسان تاریخ آنان از گذشته‌ای کهن و غنی برخوردار است. این زبان از بدو پیدایش به دو شکل شفاهی و نوشتاری نموّ پیداکرده و در میان زبان‌های تُرکی جایگاهی خاصّ یافته است. وجود داستان‌های حماسی همانند “اۇغوز نامه”، “غوُرقوت آتا”، “گؤرۇغلئ” و ده‌ها افسانه و هزاران ضرب‌المثل و ادبیات مکتوب کلاسیک همه گواه این مدّعاست.

میزان تناسب و هماهنگی صورت نوشتاری زبان ترکمنی نسبت به شکل محاوره‌ای آن در دوره‌های متعدد به یک اندازه نبوده است. با دقّت در سبک‌ و اسلوب و موازین ادبیات مکتوب ادوار می‌توان این تفاوت‌ها را مشخّص کرد.

برای تبیین دستور تاریخی و تدقیق در واحدهای شاکله‌ی زبان در اعصار گذشته موارد زیر منابع ارزشمندی محسوب می‌شوند:

کتیبه‌های باستانی و آثار مکتوب

ادبیات شفاهی

گویش‌های زبان

زبان‌های هم‌خانواده

واژه‌های عاریتی از زبان‌های غیر خویشاوند، نام اشخاص و مکان‌ها

۱) کتیبه‌های باستانی و آثار مکتوب

خط یکی از عجایب مکشوف خرد انسان است. به کمک خط و نوشتار از تراوشات ذهنی، تعقّل و تفکّر نسل‌های گذشته آگاه می‌شویم. عندلیب و شیدایی شعرای سده‌ی ۱۸ میلادی در وصف خطّدوره‌ی “اۇغوزخان” نیای ترکمن‌ها چنین سروده‌اند:

یاشئنگ اۆچ مۆنگدن آشئپ، تؤرتگه مۆندی، // عمرت از سه هزار سال گذشت و به چهار هزار رسید،

بو یاشدا چکمه‌دینگ رنجی-ائزانئ، // و رنجی به تو نرسید،

اۇغوز اؤولادئدان آیرئلدئنگ ایندی، // افسوس کنون از فرزندان اۇغوز جدا گشتی،

کی بیزلرگه قۇیوپ ماتام- عازانئ. // و عزا و ماتم را قسمت ما ساختی.

سنی آسمان آژدارهاسئ یوووتدئ، // تو را مگر اژدهایی از آسمان بلعید،

سن آنئنگ غارنئندا توتدونگ مکانئ، // و در شکم همو مأوا گزیدی،

جمالئنگدان جاهان کؤنگلۆن سۇووتدئ، // جهان، دوام جمال‌ات را بر نتافت،

من اۇلدوم آندالئپ واصپئنگ یازانئ. // منِ عندلیب نگارنده‌ی وصف تو شدم.

(عندلیب)

***

یدی‌سیندن اۇواز چئقئپ، // هفت تای آنرا آواست،

اۇن سکیزین تارتار چکیپ، // و هجده آن همخوان،

اۆچ مۆنگ یاشدا عؤمرۆنگ یاقئپ، // در سه هزار سالگی در آتش سوخت،

گچیردیک گؤزل ییگریمی بأش. // پشت سر نهادیم‌ات ای زیبای بیست و پنجگانه!

شیدایی دییر بار بترلر، // شیدایی از بد حادثه می‌نالد،

سنینگ اۆچین یاس توتارلار، // و برایت عزا گرفته‌است،

بو واغت کم-کأس توتارلار، // اینک خوارت می‌شمرند،

ییتر سن گؤزل ییگریمی بأش.// از یادها محو خواهی شد ای زیبای بیست و پنجگانه؟!

(شیدایی)

محقّقین اذعان می‌دارند که اجدادمان از ۷-۸ الفبا برای نوشتار بهره جسته‌اند. با این‌وجود آن الفباها و نیز آثار نوشته‌شده بدان‌ها برجای نمانده است. بخشی از آن آثار بر اثر باد و باران و قسم بیشتر آن به دست دشمنان، نیست و نابود گردیده است. از نبشته‌های کهن تنها اندکی منقّش بر سنگ‌قبرها، زیورآلات، شمشیرها و سپرها و نیز اسناد حکومتی و مهرها باقی‌مانده است. هر یک از آن‌ها نشانی از دوره‌ی منسوب و منبعی مورد وثوق برای آموختن ویژگی‌های زبانی آن دوره محسوب می‌شود.

آثار و کتیبه‌هایی که در طول روند رشد زبان‌های ترکی آلتای (تا سده‌ی پنجم قبل از میلاد) و هون (تا سده‌ی پنجم میلادی) نوشته‌شده‌اند به دست ما نرسیده است.

کتیبه‌های مربوط به خاقانات ترک (سده‌های ششم تا هشتم میلادی) مسمّی به مکان‌های یافت شده‌ی آن‌ها “کتیبه‌های اۇرخون-ینی‌سِی” قدیمی‌ترین سنگ‌نبشته‌هایی هستند که برای ما شناخته‌شده‌اند.

عالمان، الفبا و نوشته‌هایی را که بر روی سنگ‌قبر لشکریان مقتدر خاقانات برجای‌مانده، با اۇغوزان قدیم مرتبط می‌دانند. اگر نشو و نمای زبان ترکمنی را در میان اۇغوزان قدیم در نظر بگیریم، آن سنگ‌نبشته‌ها برای بررسی موقعیّت زبان اۇغوزی-ترکمنی سند معتبری می‌تواند باشد.

“دیوانلغات التّرک” محمود کاشغری اثری بی‌بدیل و منبعی ارزشمند برای تجزیه‌وتحلیل ویژگی‌های زبان ترکمنی در قرن یازدهم میلادی است. در این واژه‌نامه ویژگی‌های آوایی، واژگانی و نحوی زبان ترکمنی با استناد به ضرب‌المثل‌ها و ابیات به‌وضوح نمایانده شده است.

در “مقدّمه‌الأدب”، “الجبال والمیاه” محمود زمخشری؛ “کتاب‌الادراک لِلّسان الأتراک” ابو حیّان؛ “کتاب ‌اللغات المشتق فی اللغات التّرک والقبجاق” جمال‌الدّین التّرکی؛ “محاکمه اللغتین” امیر علی شیر نوایی؛ “بدایه اللغات ” ایمانی هروی؛ کتاب “مجموع التّرجمان التُرکی والعجمی والمعالی” (مؤلّف نامعلوم)؛ “التّحفه‌الزّکیّه فی اللغه التّرکیّه” و بسیاری از فرهنگ‌های لغت اعصار میانه ویژگی‌های زبان ترکمنی نمایان است.

منظومه‌ی “قوتادغو بیلیک” یوسف بالاسوغونی؛ حکمت‌های خواجه احمد یسوی؛ “محبّت‌نامه‌”ی خوارزمی؛ “معین‌المرید” شیخ شرف خواجه؛”قصص الانبیاء” ربغوزی؛ رونق الاسلام وفایی؛ … در خصوص زبان ترکمنی اعصار میانه نمونه‌های مهم و قابل توجّهی هستند.

جهت بررسی زبان ترکمنی قرن‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی نیز دست‌نوشته‌ها و نسخ خطی بسیاری از آثار اساتید سخن همچون عندلیب، آزادی، مختومقلی، شابنده، شیدایی، سیدی، ذلیلی، کمینه، ملّانفس، … به دستمان رسیده است.

در هنگام تحقیق و تدقیق درباره‌ی موقعیّت زبان ترکمنی در اعصار و ادوار گذشته می‌توان دریافت که تحوّل زبان مکتوب نسبت به زبان شفاهی کندتر بوده است بطوریکه بعضاًواژه‌ها و واحدهای زبانی متداول در آثار مکتوب، در زمان طولانی‌تری تداوم کاربرد داشته درحالی‌کهاز تداول عامّه افتاده است؛ بنابراین، لازم استمطالعات و بررسی‌های تطبیقی بین زبان آثار مکتوب و زبان آثار شفاهی از قبیل ضرب‌المثل‌ها و گویش‌های فرعی زبان،انجام پذیرد.

۲) ادبیات شفاهی

ادبیات شفاهی ترکمن بسیار غنی است؛ این گنجینه سینه‌به‌سینه از نسل‌های متمادی به نسل امروز رسیده است؛ می‌توان با مداقّه در آن به اطلاعات فراوانی در خصوص تحولات زبان دست یازید. واژه‌ی “بیر” را در نظر می‌گیریم؛ تلفظ واکه‌ی “ای” در این کلمه در زبان ترکمنی کنونی کوتاه است امّا این واکه‌ در واژه‌ی مذکور، در برخی زبان‌های هم‌ریشه چون آزربایجان و یاکوت کشیده تلفظ می‌شود. با اینکه تلفظ واکه‌ی این کلمه در زبان امروزی ترکمنی کوتاه است؛ تلفظ کشیده در ضرب‌المثل‌های ترکمنی به‌وضوح حفظ شده است: “اِل الی یووار، ایکی اِل بیریگیپ یۆزی یووار”، “تاغان آیاغئ اۆچ بۇلار، بیر-بیرینه گۆیچ بۇلار”، آغزئ بیره تانگرئ بییر، …”و این مثال‌ها تلفظ کشیده‌ی واکه‌ی این کلمه‌ در دوره‌هایی از تاریخ زبان ترکمنی را نشان می‌دهد.

به نام‌های سال (چرخه‌ی حیوانی) که در بیت زیر برشمرده می‌شود، دقّت کنید:

“یئل باشئ سئچغان، سئغئر، بارس، تۇوشان، لوو، یئلان،-

یئلقئ، قۇی، بیجین، تاقئق، ایت، دۇنگوز- بۇلدئ تامام.”

امروزه واژه‌ی “لوو” و “بیجین”در زبان ترکمنی از کاربرد افتاده و واژه‌های “سئچغان، قۇی، تاقئق” دچار تغییرات آوایی گردیده و به‌صورت سئچان، غۇیون، تۇووق درآمده است.

در مثل‌هایی چون “ایت گلدی-غوت گلدی”، “ایله دؤولت گلر بۇلسا، باغشئ بیلن اۇزان گلر” کلمه‌های “غوت” به معنی بخت و “اۇزان” در معنی نقّال و آوازه‌خوان در زبان ترکمنی امروزی، از کاربرد افتاده است.

کلمه‌ی “اۇغلان” که امروزه مفهوم جنسیت فرزند و لفظ “پسر” از آن استنباط می‌شود، همان‌گونه که در ضرب‌المثل “اۇغلانلئ اؤیده اۇغورلئق یاتماز” می​بینیم در گذشته به‌طور عام معنی کودک می‌داده است.

داستان‌های فولکلوریک مانند “شاصنم-غاریب”، “صایادلئ-همرا” و افسانه‌های ملّی و حماسی “غوُرقوت آتا”، “اۇغوز ناما”، “گؤرۇغلئ” در فراگیری تاریخ زبانمان منبع شایان توجّهی محسوب می‌شوند؛ البتّه باید اذعان داشت که داستان‌های فولکلوریک و ادبیات شفاهی برای بررسی ویژگی‌ها و تحوّلات زبان در دوره‌های مختلف تاریخیبا ادبیات مکتوب قابل قیاس نیستند؛ به همین سبب هم جهت تشخیص دوره‌ی تاریخی مستندات برگرفته از منابع فولکلوریک، بهره جستن از معلومات موجود در آثار مکتوب لازم و ضروری است؛ با این اوصاف این دو مقوله مکمّل هم هستند.

۳)مستندات موجود در گویش‌های زبان

در امر تحقیق درباره‌ی زبان‌هایی که آثار مکتوب گذشته‌ی آن کاملاً محفوظ نمانده است، بررسی گویش‌های آن زبان مؤثّر خواهد بود. این اطّلاعات، تاریخ پیدایی زبان و رشد و بالندگی آن، مناسبات آن با سایر زبان‌های خویشاوند و روابط تاریخی گویندگان آن زبان با سایر ملل را آشکار می‌سازد. گویش‌های متعدد زبان به همراه کتیبه‌ها و آثار مکتوب از اساسی‌ترین و مورد وثوق‌ترین منابع زنده برای آگاهی از موقعیّت زبان درگذشته‌های دور است. همان‌گونه که آثار مکتوب، اطلاعات مربوط به زبان نوشتاری هر دوره را بازمی‌گوید، گویش‌های زبان نیز منبع مطمئنّی در این خصوص خواهد بود. به‌ویژه فراگیری و تطبیق روند رشد شاخه‌های کوچک‌تر زبان وسیر ترقّی و تکامل آن‌ها و تبدیل گویش اقوام به زبانی ملّی منبعی بی‌بدیل برای آشنایی با تاریخ آن زبان می‌تواند باشد.

بدون تشخیص سرزمین‌هایی که ترکمن‌ها زیسته‌اند، روابط آن‌ها با ملل هم‌جوار، خصوصاً اقوامی که در میان آنان مستحیل گردیده‌اند؛ نمی‌توان تاریخ زبان ترکمنی را پیش رو مجسّم کرد.

نقش مؤثّر اۇغوزها در پیدایش و انسجام مردم ترکمن مبرهن است؛ به‌طوری‌که بسیاری از عالمان اعصار میانه حتّی تفاوتی برای آنان قائل نشده‌اند. امروزه زبان ترکمنی بیش از سی گویش را در خود جمع کرده است. هر یک از آن‌ها گویش مردمی است که در منطقه‌ای مشخّص سکونت یافته‌اند و در اصل زبان طایفه‌ای آنان محسوب می‌شود. در مقایسه‌ی نام برخی طوایف و گویش‌های کنونی ترکمن‌ها با آنچه در دیوان لغات التّرک محمود کاشغری آمده چه به ‌واسطه‌ی نام و چه به ‌واسطه‌ی جمعیّت مطابقت چندانی دیده نمی‌شود. منطقه‌ی سکونت امروزین طوایف نامبرده نیز با آنچه در قرن ۱۱ میلادی بوده و حتّی قرن ۱۶ میلادی مطابقت ندارد. این امر نشان می‌دهد که ساختار بوم‌شناختی و نیز سکونتگاه‌های آنان مدام در حال تغییر بوده است.

در گویش‌های متعدد ترکمنی اطّلاعاتی در خصوص سیر تحوّل و روند رشد زبان در ادوار گذشته را می‌توان یافت.در آن‌ها شاخصه‌هایی چون میل به واک دار شدن همخوان‌های بیواک آغازین کلمه، ترتیب هماهنگی لبی واکه‌ها، حفظ واکه‌های کشیده -از ویژگی‌های برجسته‌ی ترکی قدیم- همانند نیست. تفاوت تلفّظ یک کلمه در میان گویش‌ها مصداق این امر است؛ مثال‌هایی چون: کِلین – گِلین، تؤرت – دؤرت، قئز – غئز، پِینی – بِینی، پئچغئ – بئچغئ، چئلقا – جئلقا، سووۉق – سویۉق، تاوئق – توُوۉق – توُۇق…‌ که برای تبیین روند تحوّلی واکه‌ها و همخوان‌های زبان ترکمنینمونه‌های ارزشمندی هستند.

در زبان امروزین ترکمنی پسوندهای “یار/ یأر” برای فعل مضارع به کار می‌رود؛ به این پسوند در آثار مکتوب پیش از قرن ۱۸ میلادی برنمی‌خوریم. با بی‌اعتنایی به گویش‌های زبان به ‌هیچ‌وجه نمی‌توانیم مسئله‌ی پسوندهای “یار/ یأر” فعل مضارع را حل کنیم. در گویش‌های زبان ترکمنی البتّه بهاشکال کهن‌تر متعدّدی از این پسوند همچون:-یا، -یأ، -یۇر، -یۇ، -ۇر، -ۇ، -یئر، -ییر، -ار، -ِر، -ئر، -یر، -ۉر، -ۆر، -ا، -ِ، -ئی، -یی… برمی‌خوریم که می‌توانند مسئله را روشن نمایند.

رابطه‌ی زبان ادبی نسبت به گویش‌های آن، در ادوار مختلف، با اتّفاقات و تحوّلات تاریخی حاکم بر مردم متغیّر بوده است. کسب آگاهی از ویژگی‌های گویش‌ها ما را برای نمایاندن تکیه‌گاه‌های زبان ادبی هر دوره و رسیدن به نتیجه‌ای مشخّص کمک خواهد کرد.اطّلاعات موجود در گویش‌ها منبعی بی‌بدیل است که مسائل بسیاری را در خصوص تاریخ پیدایش و تحوّل و شکوفایی زبان ترکمنی ارائه می‌کند.

۴) زبان‌های خویشاوند

سیر شکوفایی زبان ترکمنی در هیچ دوره‌ای جدای از سایر زبان‌های ترکی نبوده است. طوایف ترکمن در میان سایر ملل ترک‌زبان نیز زیسته‌اند و چه ‌بسادر بافت آن‌ها قرارگرفته‌اند. زبان اقوامی که از نظر بوم‌شناختی خویشاوند محسوب می‌شوند، قرابت بسیاری دارد. وجود رزم‌نامه‌ها و افسانه‌های ملّی مشترک از قبیل “اۇغوزنامه”، “غوُرقوت آتا”، گؤرۇغلئ”، … و میراث ادبی مشترک در میان ملل ترک، آذربایجان، گاگاوز، … که دارای ریشه‌ی اۇغوزی و برابری واژگانی-معنایی و دستوری هستند نیز این مسئله را تأیید می‌کند. هر یک از این زبان‌ها علاوه بر اشتراکات مذکور خصوصیّات خاصّ خود را نیز دارا هستند. این خصیصه‌ها در پی تحوّلات پس از قرن دهم میلادی در روند رشد و بالندگی هر یک به وجود آمده‌اند.

در زبان ترکمنی علاوه بر ویژگی‌های خاصِّ گروه زبان‌های اۇغوزی به ویژگی‌های گروه‌های زبانی غپجاق، غارلوق، بولغار نیز برمی‌خوریم. کثرت واژه‌های مترادف مانند “غورت/ بؤری/ مؤجک”، “دوشماق/ ساتاشماق/ اوچراماق”، …در زبان ترکمنی دلیلی بر این مدّعاست. همچنین تلفّظ نوک زبانی واج‌های “س، ز” که از ویژگی‌های زبان ترکمنی است در زبان باشغئرت و تلفّظ کشیده‌ی واکه‌ها در زبان ترکمنی -که از ویژگی‌های ترکی اصیل است-در زبان یاکوت و هماهنگی واکه‌های لبی در زبان غئرغئز وجود دارد.

در طبقه‌بندی زبان‌های ترکی، زبان ترکمنی در شاخه‌ی جنوبی قرار داده شده است؛ بااین‌وجود ویژگی‌های شاخه‌ی شرقی زبان‌های ترکی نیز در آن بسیار است. برای تشخیص و تدقیق جایگاه زبان مادری‌مان در میان خانواده‌ی زبان‌های ترکی لازم است بررسی‌های تطبیقی انجام شود.

۵) واژه‌های عاریتی از زبان‌های غیر خویشاوند، نام اشخاص و مکان‌ها

روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی میان ملل در درجه‌ی نخست در مجموعه‌ی واژگانی یکدیگر تأثیر می‌گذارد. ازاین‌رو واژگان دخیل در زبان ترکمنی نیز اطلاعات ذی‌قیمتی در مطالعه‌ی تاریخ این زبان در اختیارمان قرار خواهد داد.

در پی روابط دیرینه با ملل همسایه، واژه‌های بسیار و حتّی وندهای متعدّد از طریق مراودات و ادبیات نوشتاری از زبان فارسی وارد زبان ترکمنی شده است.

اسم مکان‌هایی چون مارئ، آشغاباد، تجن، پندی، کؤپتداغ، کؤیتن، … یادگار اقوام ایرانی ساکن در این نواحی در ادوار گذشته است. تۇپۇنیم‌هایی این‌چنین، به تنقیه تاریخ زبان ترکمنی کمک می‌کند.به واژه‌ی “مارئ” به‌صورت “مارگییانا” در کتیبه‌های ۲۵۰۰ سال پیش نیز برمی‌خوریم. نزد عالمان حدس‌های متعدّدی مبنی بر اینکه “مارئ” برگرفته ازنام تیره‌ی “اِمورگیی” ساک‌هاست و یابرگرفته از واژه‌ی “مارو” به معنی بیابان-دشت در زبان سانسکریت است و یامرز-مرج فارسی یا مَرغ به معنی چمنزار است، مطرح می‌شود.

در بررسی تاریخ زبان،نام اشخاص نیز اطلاعات ارزشمندی را ارائه می‌کند. در نام‌گذاری افراد هر ملّتی نام‌های خاصّی معمول است. به‌طور مثال نام‌های گؤزل، جِرِن، کِییک، طاووس، آینا در میان ترکمن‌ها؛ لذّت، دل‌افزا، گوهر، در میان اوزبک‌ها؛ بازارگۆل، آق‌مارال، دامیرا در میان قزاق‌ها؛ … بسیار متداول است. این تنوّع بعضاً در میان گویش‌های مختلف زبان ترکمنی نیز مشهود است. وجودنام‌های چارئ، پنجی، آزاد، سردار، مردان، حلیم-حلیمه، رحیم-رحیمه، سلیم-سلیمه، امین-امینه، …در مناطق مختلف ترکمن نشین از روابط نزدیک زبان‌های ترکمنی-فارسی، ترکمنی-عربی خبر می‌دهد….

 

*منبع: کتاب “تاریخ زبان ترکمنی” نوشته‌ی بگمراد وویسوُو

به نقل از “آوای تبعید” شماره ۳۶