آرش توکلی: دانهی انجیر معابد: خلاقیت در دل چالشها
آرش توکلی
نقد دانهی انجیر معابد: خلاقیت در دل چالشها
مقدمه محمد رسول اف، کارگردانی که نام او با سینمای انتقادی و اجتماعی گره خورده است، با آخرین اثر خود بار دیگر مرزهای محدودیتهای سینمای ایران را پشت سر گذاشته است. فیلمی که او با جسارت و مهارت کارگردانی کرده، ترکیبی از هنر سینمایی و نقد اجتماعی است که توجه جامعه بینالمللی را جلب کرده است. با وجود چالشهای گستردهای که در حین تولید با آن مواجه بود، فیلم توانست در جشنواره کن ۲۰۲۴ بدرخشد و جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کند. در عین حال، این فیلم در ایران با مخالفتها و فشارهای حکومتی مواجه شد و عوامل آن تحت پیگرد قرار گرفتند. این مقاله، نگاهی به جنبههای مختلف هنری و محتوایی این فیلم دارد.
قاببندیهای دقیق و نمادپردازی هوشمندانه فیلم با سکانسی پر از جزئیات شروع میشود که مخاطب را به درون داستان میکشد. قابهای دقیق و معناداری که رسول اف برای هر صحنه انتخاب کرده، نه تنها از نظر بصری جذاب است، بلکه حس عمیقتری از تنش و انتظار را به تماشاگر القا میکند. او از نمادپردازیهای بصری به خوبی استفاده کرده تا با استفاده از عناصری مانند سایهها، نورپردازی و ترکیببندیهای پیچیده، داستانی چندلایه و تأملبرانگیز را ارائه دهد.
فیلمنامه: ترکیب داستانی روانشناسانه و اجتماعی فیلم با محوریت یک قاضی دادگاه انقلاب که در جریان اعتراضات اجتماعی با گم شدن اسلحهاش روبرو میشود، داستانی روانشناسانه و اجتماعی را روایت میکند. این گم شدن، بهانهای میشود تا به شکلی دقیق و جزئی، به تحولات درونی و تعارضهای اجتماعی بپردازد. روایت فیلم به شکلی است که مخاطب را به چالش میکشد و از او میخواهد به لایههای زیرین داستان دقت کند. این نوع روایت چندلایه و پر از ابهام، نمونهای از سبک سینمایی است که رسول اف به آن معروف است.
بازیگری و اجرای شخصیتهای پیچیده بازی سهیلا گلستانی، در نقش همسر قاضی، یکی از جذابترین و جسورانهترین بخشهای فیلم است. حضور او بدون حجاب در یکی از سکانسها، که به شدت در جامعه ایرانی بحثبرانگیز شد، به عنوان یک نماد از آزادی و جسارت فردی به چشم میآید. بازیگران دیگر نیز با اجرای خود، پیچیدگیهای روانی و احساسی شخصیتهای فیلم را به خوبی به تصویر کشیدهاند. رهبری دقیق کارگردان بر بازیگران در صحنههای حساس، تأثیری ویژه بر کیفیت نهایی فیلم گذاشته است.
طراحی صحنه و گریم: ایجاد فضایی واقعگرایانه و آشنا یکی از نقاط قوت فیلم، طراحی صحنههای دقیق و گریمهای طبیعی است که به خوبی فضای اجتماعی و سیاسی ایران را به تصویر کشیده است. با توجه به محدودیتهای تولیدی و غیرقانونی بودن فیلمبرداری در ایران، انتظار میرفت که فیلم با مشکلاتی از نظر کیفیت مواجه شود. با این حال، استفاده از لوکیشنهای واقعی و گریمهای ساده اما واقعگرایانه، فیلم را از لحاظ بصری به اثری معتبر و باورپذیر تبدیل کرده است.
نقد و دیدگاههای متضاد: جنجالهای سینمایی و سیاسی در حالی که بسیاری از منتقدان بینالمللی از جسارت و کیفیت هنری این فیلم تمجید کردند، برخی از منتقدان نزدیک به حکومت ایران فیلم را به عنوان مجموعهای از صحنههای خشونتآمیز از اعتراضات اجتماعی ۱۴۰۱ نقد کردهاند. این دیدگاه متضاد، نمایانگر شکاف عمیقی است که در نگاه به این فیلم و محتوای آن وجود دارد. با این حال، تحلیلگران سینمایی به اتفاق معتقدند که فیلم به دلیل پرداختن به مسائل اجتماعی و فرهنگی معاصر، اثری مهم و تأثیرگذار است.
تدوین: ایجاد ریتمی ناهموار ولی تأثیرگذار تدوین این فیلم یکی از نقاط قابل توجه آن است. تدوینگر با استفاده از برشهای سریع و طولانی، و همچنین تلفیق میان نماهای مستندگونه و صحنههای روایتی، به فیلم ریتمی ناهموار اما کاملاً مناسب برای مضمون داستان داده است. این نوع تدوین با هدف ایجاد حس ناآرامی و تردید در ذهن تماشاگر انجام شده که بهخوبی با تم فیلم هماهنگ است. تداوم بصری که به واسطه نماهای بسته و باز متناوب حفظ شده، تجربهای از عدم قطعیت و فشار روحی شخصیتها را به مخاطب القا میکند.
نورپردازی: استفاده هوشمندانه از نور و سایه فیلم از نورپردازی کمنور و بازی با سایهها به عنوان یکی از عناصر بصری کلیدی استفاده کرده است. این تکنیک، علاوه بر ایجاد فضایی مرموز، به کمک روایت روانشناسانه فیلم آمده و ویژگیهای درونی شخصیتها را به نمایش میگذارد. نورپردازی در صحنههای داخل خانه قاضی با توناژ سرد و خنثی، و در صحنههای خیابانی با نوری طبیعی و دانهدانه، تضادی واضح بین فضای داخلی و بیرونی ایجاد میکند که نشاندهندهی تفاوت دنیای شخصیتها و دنیای واقعی اطرافشان است.
فیلمبرداری: ترکیب قابهای ثابت و حرکت دوربین لرزان فیلمبرداری این اثر با ترکیبی از قابهای ثابت و حرکات دوربین لرزان و دستگرفته انجام شده است. استفاده از دوربین روی دست در سکانسهای خیابانی به فیلم حسی از فوریت و واقعگرایی میدهد، در حالی که در سکانسهای داخلی، قابهای ثابت و ترکیببندیهای دقیق بر احساسات سرکوبشده و تنشهای درونی شخصیتها تأکید دارد. این تضاد در تکنیک فیلمبرداری به خوبی نشاندهندهی دوگانگی دنیای ذهنی و دنیای واقعی قاضی است.
کارگردانی و رهبری بازیگران: هدایت دقیق و جسورانه رسول اف در این فیلم نشان داده که نه تنها در قاببندیهای هنری، بلکه در هدایت بازیگران نیز تسلط قابل توجهی دارد. بازیگران به خوبی به نقشهای خود مسلط شدهاند و هر کدام با عمق دادن به کاراکترها، احساسات پیچیدهای را به تماشاگر منتقل میکنند. در صحنههای مهم و حساس، کنترل دقیق بازیها و استفاده از مکثهای تأثیرگذار توسط کارگردان به اوج خود رسیده است.
نقد جامعهشناختی: نمایش ناپایداری و تردید در جامعه ایرانی فیلم رسول اف علاوه بر جذابیتهای سینمایی، از لحاظ محتوایی نیز نقدی بر وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران ارائه میکند. استفاده از شخصیت یک قاضی دادگاه انقلاب که به عنوان نمایندهای از سیستم قضایی درگیر با تردید و سردرگمی میشود، به شکلی نمادین به تغییرات و تنشهای اجتماعی اشاره دارد. اشارات مستقیم به اعتراضات “زن، زندگی، آزادی“ و نمایش تضادهای فرهنگی در خانواده قاضی، فیلم را به اثری تبدیل میکند که نه تنها به یک داستان شخصی پرداخته، بلکه بازتابی از وضعیت کلی جامعه ایران است.
صداگذاری: استفاده از صدا به عنوان عنصر داستانی فیلم با استفاده از صداگذاریهای طبیعی و حذف عمدی برخی صداها، تلاش میکند تا حس تعلیق و ناآرامی را در تماشاگر تقویت کند. استفاده از موسیقی متن مینیمال و متمرکز بر ضربآهنگهای خفیف، به خوبی با فضای فیلم هماهنگ است و اجازه میدهد که دیالوگها و صحنهها بیشتر در ذهن بیننده باقی بمانند. صدای نفسزدنهای شخصیتها در لحظات بحرانی و صدای خیابانهای شلوغ به ایجاد حس نزدیکی به رویدادهای واقعی کمک میکند.
روایت و تمهای درونی فیلم: تلاقی شخصی و سیاسی این فیلم نه تنها داستانی را روایت میکند، بلکه به بررسی تمهای عمیقتر از جمله بحران هویت، قدرت و تردید درونی میپردازد. قاضی که نمادی از سیستم حکومتی و قضایی است، با از دست دادن ابزار قدرت خود (اسلحه)، به تدریج کنترل بر زندگیاش را نیز از دست میدهد. این رویکرد داستانی، به شکلی هنری و چندلایه، داستان شخصیتهای مختلفی را در جامعهای پر از تعارضها و تناقضها به نمایش میگذارد.
.