محمد آزادگر؛ عباس میلانی چهره رضا براهنی را تخریب می کند!  

محمد آزادگر؛

عباس میلانی چهره رضا براهنی را تخریب می کند!

 

آقای عباس میلانی در کتاب “سی چهره” که اخیرا منتشر کرده، به “چهره” براهنی هم پرداخته است.

عباس میلانی در پیش گفتار اشاره می کند: «سنجه ی من برای برگزیدن این افراد سهمی بود که نه تنها در زندگی من که در درک چرایی تحولات اخیر داشتند» و در ادامه در همین پیش گفتار می نویسد: «هیچ کدام از بخشهای چهره را نباید زندگی نامه  افراد ی دانست که آن بخش به نامشان است. کار تحقیقی نیستند. در عین حال هیچ جزیی از هیچ کدام از روایات ساختگی هم نیستند!».

آقای میلانی در «چهره براهنی»، فعالیت های براهنی در حوزه شعر و داستان و نقد ادبی را  نادیده می گیرد و اشاره ای به رمانها و کتابهای شعر و کتاب های نقد ادبی “طلا در مس” ، “قصه نویسی” ، “کیما و خاک” و ” تاریخ مذکر”و  “چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم” و صدها مقاله و سخنرانی در رابطه با ادبیات نمی کند. این نوع  فعالیتهای براهنی در “چهره” براهنی پیدا نیست. ما در “چهره براهنی”  کوچکترین اشاره ای به نقش براهنی در تاسیس کانون نویسندگان قبل از سرنگونی سلطنت محمد رضا پهلوی نمی بینیم. در بعد از انقلاب نیز فعالیتهای براهنی به همراه دیگر شاعران و نویسندگان  در احیای کانون نویسندگان ایران حذف شده است. از نقش براهنی به همراه مختاری و پوینده (که بدست وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی  بقتل رسیدند.) و دهها نویسنده ی متعهد و با شرف در تهیه و تدوین «ما نویسنده ایم» حتی اشاره ای هم نیست. از فعالیت های بی وقفه ی براهنی علیه سانسور چه قبل و چه بعد انقلاب خبری نیست. اما آقای میلانی فراموش نمی کند که به ازدواج براهنی با «ملکه جهانگردی» اشاره کند. فعالیت های فرهنگی و ادبی و حقوق بشری چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب “به درک چرایی تحولات اخیر” کمک نمی کند، اما ازدواج براهنی با ساناز صحتی «به درک چرایی تحولات اخیر» کمک می کند!

آقای میلانی چهره ای از براهنی ترسیم می کند که بر پایه جعل و دروغ استوار است. میلانی می نویسد که براهنی در «آدامخوران تاجدار و دیگر مصاحبه هایش، از شکنجه یی غریب نوشته بود که پیش و پس از او، تا آنجا که میدانم، کسی اشاره ای به آنها نکرده بود. از جمله ادعا کرده بود که در حالی که او را از پا به پنکه برقی سقف اتاق آویزان کرده بودند، بازجویش تلاش کرده بود به او تجاوز کند.» ( سی چهره/ ص ۸۶)

این ادعای آقای میلانی کذب محض است. براهنی هیچ کجا همچو ادعایی نکرده است. نه در آدمخواران تاجدار و نه در مصاحبه هایش!

در اینجا باید کمی  روی کتاب “سی چهره” مکث کرد. آنگونه که در شناسنامه کتاب آمده، چاپ اول کتاب “سی چهره” در تابستان ۱۴۰۱/آگوست ۲۰۲۲ اتفاق افتاده است. رضا براهنی ۵فروردین ۱۴۰۱/ ۲۵ مارس ۲۰۲۲فوت کرده است. کتاب ” سی چهره” ۵ ماه پس از فوت براهنی منتشر می شود. آقای میلانی  در حاشیه “چهره براهنی” ص ۸۶ می نویسد که «این مطلب دو سال قبل از فوت دکتر رضا براهنی به رشته تحریر در آمده است.» در بقیه ی ۲۹  چهره، تاریخ  تحریر نیامده است! آقای میلانی با این عقب کشیدن تاریخ تحریر “چهره براهنی”، نمی خواهد «روایت ساختگی» ی که ثابتی پرداخته  است، خدشه دار شود.

آقای میلانی در همین پیش گفتار سی چهره برای باوراندن داستان «پنکه چرخنده  بازجوو تجاوز» به پرویز ثابتی متوسل می شود: «شب اولی که در “کمیته مشترک” زندانی بودم و پرویز ثابتی را دیدم، به طنز به براهنی اشاره کرد و گفت کسی باید به این دوستان بگوید ما اگر این کارها را بلد بودیم، سیرک راه می انداختیم.»( سی چهره/ ص ۸۶) عجیب وغریب به نظر می رسد که در شب اول بازداشت کسی مانند میلانی که دو هفته قبل اش ۳۰ آذر ۱۳۵۵ رفیق بسیار عزیز و همسازمانی اش واعظ زاده،  همراه با هفت رفیق دیگر توسط ساواک بقتل رسیده باشد؛ و چند روز بعد رفقای دیگرش معصومه طوافچیان و مهوش جاسمی (وفا) هم گرفتار بشوند و آنگونه که در حلقه گم شده آمده زیر شکنجه به قتل رسیده باشند؛ و ساواک اطلاع داشته باشد که میلانی با واعظ زاده بسیار نزدیک و همسازمان بوده و «جزوه ای درباب مرگ مائو» را باهم نوشته اند وبا همدیگر با ماشین میلانی به کرمانشاه رفته اند (و بنا به اعتراف خود میلانی  رسولی بازجو حتی  عکس کرمانشاه را به او نشان  داده باشد!)*  ثابتی بیاید پیش میلانی و به طنز به براهنی اشاره کند و بگوید «ما اگر این کارها را بلد بودیم، سیرک راه می انداختیم». این داستان به نظر عجیب نمی آید؟

پس از فوت براهنی سلطنت طلبان و تلویزیون «منوتو» از هیچ توهینی علیه براهنی فروگذار نکردند. دشمنان رضا براهنی پیوسته  داستان تمامن جعلی ودروغِ «پنکه چرخنده و بازجو و تجاوز» را باد زده اند.

آقای عباس میلانی نیز در این «چهره براهنی »، داستان ساختگی«پنکه چرخنده و بازجو و تجاوز» را به چهره براهنی سنجاق میکند!

آقای علی معظمی در مقاله ای نسبتا مشروح تحت عنوان «براهنی، ساواک ومقصران رانده شده از بهشت» در سایت  رادیو زمانه  و علی افشاری در خبرنامه گویا در مطلبی  بطور مستند، دروغ ها و جعلیات پرویز ثابتی را درمصاحبه با برنامه افق صدای آمریکا رد می کنند. وهمچنین  صدها نفر از زندانیان سیاسی در نامه ی سرگشاده بتاریخ ۲۶فوریه ۲۰۱۲ شهادت می دهند که  پرویز ثابتی در دوران مدیریت اداره ی سوم ساواک، شکنجه  واقعیت انکار ناپذیر بوده است.** رضا براهنی قبل از انقلاب ضد سلطنتی ۱۳۵۷ یکی از  افشا کنندگان  شکنجه های وحشیانه  ساواک در خارج از کشور بوده است.

مهدی فلاحتی یک هفته بعد از فوت رضا براهنی ،۱۲فروردین ۱۴۰۱/ اول آوریل ۲۰۲۲ در “صفحه آخر” صدای آمریکا ‌بطور شفاف و مستند  توضیح می دهد که براهنی در هیچ کجا نگفته و ننوشته است «که او را از پا به پنکه برقی سقف اتاق آویزان کرده بودند و بازجویش تلاش کرده بود به او تجاوز کند.»

آقای مهدی فلاحتی در همین صفحه آخر؛ تکه ای از مصاحبه خودش را با براهنی در برنامه “رو در رو” بتاریخ ۲۹.۱۱.۲۰۰۹ که از براهنی می پرسد آیا در ساواک شکنجه شده است یا نه، نیز پخش می کند. براهنی در این برنامه می گوید به او شلاق زده اند و توهین کرده اند. بعید میدانم آقای میلانی این برنامه فلاحتی را ندیده باشد. شاید یکی از دلایلی که تاریخ تحریر مطلب “چهره براهنی ” را به عقب می کشد؛ این بوده باشد که نشان بدهد که تحریر چهره براهنی  دو سال قبل از  برنامه ی مهدی فلاحتی انجام شده است!

https://www.youtube.com/watch?v=UIUisXyTdYc.

فلاحتی منبع پخش شایعه ی «پنکه چرخنده و بازجو و تجاوز» را به پرویز ثابتی برمی گرداند که در برنامه افق- صدای آمریکا در مصاحبه با  سیامک دهقانپور بتاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۹۰/ ۷ فوریه ۲۰۱۲ گفته بود: «در سال ۱۳۵۴ یک خبرنگار نیویورک تایمز به نام اریک پیس آمده بود به ایران که هنوز هم خیال می کنم در نیویورک تایمز است. او با شاه مصاحبه ای کرد و بعد خواسته بود که با کسی هم در ساواک صحبت کند و اعلیحضرت هم گفته بودند که با من صحبت بکند. اولین سوالی که از من کرد درباره رضا براهنی بود و گفت براهنی می گوید زمانی که در زندان بوده او را به یک پنکه بسته بودند و در ضمن این که پنکه می چرخید کسی می خواست به او تجاوز کند. من به آن آقای خبرنگار گفتم به نظر می آید شما آدم معقولی باشید. ببینید که اصلا همچین ادعایی عملی است؟»

پس منبع خبر ، اقای پرویز ثابتی، ریس اداره سوم سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) است.

https://ir.voanews.com/a/parviz-sabeti-iv-siamak-iv-139155704/148016.html

اینکه آیا واقعن خبر نگار نیویورک تایمز همچو سوالی کرده و یا اینکه این داستان تخیلی و جعلی را خود ثابتی ساخته، ما نمی دانیم. در نیویورک تایمز داستان «پنکه چرخنده و بازجو و تجاوز» نیست.  ولی به یقین میدانیم و می بینیم که این داستان برای تخریب چهره براهنی ساخته شده است. آقای میلانی در تخریب چهره براهنی با پرویز ثابتی همدست است. پرویز ثابتی درصفحه ۶۶۵ “دامگه حادثه” به مصاحبه و گفتگوی خود با عباس میلانی اشاره می کند . رد پای این همکاری را در معمای هویدا ونامداران ایران می بینیم.

در نامداران ایران – که ثابتی یکی از  این نامداران است- بیوگرافی پرویز ثابتی  بسیار همدلانه نوشته شده است تا جایی که حتی از کشتار بیژن جزنی و یارانش در تپه های اوین به اشاره نیز یاد نمی شود!***

* حلقه گمشده / سیروس نهاوندی- به کوشش باقر مرتضوی

عباس میلانی: نهاوندی یکی از موفق ترین جاسوسان ساواک

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=19651**

https://www.bbc.com/persian/arts/2009/04/090408_mb-eminent-persians-2***

۲۱ ژانویه ۲۰۲۳

 

 

به نقل از “آوای تبعید” شماره ۳۲