علیرضا عباسی؛ فرهنگ حذف
علیرضا عباسی؛
فرهنگ حذف
حذف کلمه، سطر یا شعری از یک مجموعه، تجربه مشترک شاعرانی است که کتابشان در مسیر چاپ از فیلتر ارشاد و دستگاه نظارت و سانسور گذشته است. حتی سرنوشت کتابهای چاپ شده در چنین سازوکار و دمودستگاهی، ثبات و دوام ندارد.
مصائب شاعران و نویسندگان و مترجمان البته بیش از اینهاست؛ از مشکلات تیراژ کتاب گرفته تا حقتالیفهای ناچیز که آنهم گاهی پرداخت نمیشود، تا پنهانکاری و غیرشفاف بودن عملکرد برخی ناشران و …
از چند سال پیش فضای مجازی و عرصه چاپ زیرزمینی و انتشار نسخههای الکترونیکی، با روندی رو به گسترش، راهی برای مصون ماندن از سانسور ایجاد کرده اما مساله حقوق مولف و مشکلات معرفی و پخش آثار در فضای مجازی، رغبت نویسندگان و شاعران را برای چاپ کتاب در این فضا کم میکند.
با وجود اعتراضها و نارضایتی صاحبان آثار، سیاست نظارت و حذف در ارتباط با چاپ رسمی کتاب همچنان ادامه دارد.
تجربه من از چاپ کتابهایم و مواجهه با سانسور در نوع خود منحصر به فرد بوده و بیشتر کتابهای چاپ شدهام تحتالشعاع آن قرار گرفته است. اولین کتاب من مجموعه شعر «پروانهای از متن خارج میشود» از سوی «انتشارات آهنگ دیگر» برای اخذ مجوز به ارشاد فرستاده شد که پس از اعلام اصلاحیه، حدود ۱۸ ماه صدور مجوزش طول کشید. تقریبا دو ماه بعد از چاپ این کتاب بود که انتشارات آهنگ دیگر با مشکل تعلیق و لغو مجوز روبهرو شد و این مجموعه بجز تعدادی محدود در پخش سراسری قرار نگرفت و حتی برای یکبار هم در نمایشگاه عرضه نشد.
کتاب بعدی یعنی مجموعه شعر «مرمت خوابهای کوتاه» به «نشر چشمه» سپرده شد که همزمان با ارسال این مجموعه برای اخذ مجوز، نشر چشمه هم در آن سال با مشکل تعلیق روبهرو شد و بیشتر کتابها به مولفان و صاحبانشان بازگردانده شد؛ با این حال مسئولین نشر چشمه از سر لطفی که به من داشتند مجوز کتاب را با نشر «بهنگار» اخذ کردند و چاپ اول از سوی همین نشر منتشر و پس از دو سال برای چاپ دوم به نشر چشمه برگردانده شد. به هرحال این مجموعه هم تحتالشعاع این اوضاع و شرایط قرار گرفت و از طی کردن روال معمول و عادی محروم ماند.
کتاب سوم که از سوی «انتشارات مروارید» به چاپ رسید در سال بعد از انتشار ابتدا از سوی «خانه کتاب» به عنوان یکی از نامزدهای کتاب سال و سپس از سوی «دبیرخانه جایزه شعر فجر»، یکی از نامزدهای نهایی دریافت این جایزه معرفی شد (توضیح اینکه دبیرخانهی این جایزه کتابها را با توجه به سال انتشار از سایت خانه کتاب دریافت میکنند و توسط نویسنده یا ناشر ارسال نمیشود). با توجه به میل و اعتقاد شخصی، طی نامهای ( که در سایت «ایسنا» منتشر شد) از حضور و گرفتن این جوایز انصراف دادم. همین مساله باعث شد این مجموعه هم از سال بعد یعنی از سال ١٣٩۴ تا کنون در نمایشگاه کتاب، اجازه حضور پیدا نکند.
کتاب دیگر که اینبار ناشرش باعث حذف و مشکلاتی در سر راهش شد مجموعهای بود که به درخواست خود ناشر یعنی انتشارات «سخنگستر» به چاپ رسید. این مجموعه، به درخواست انتشارات سخنگستر، گردآوری شعر شاعران استان البرز در یک مجموعه بود که من با صرف زمان و انرژی زیاد مجموعهای نسبتا کامل مشتمل بر شعر ٩٩ شاعر را گردآوری و به ناشر سپردم که موفق به اخذ مجوز شد و در سال اول به تعداد محدود از سوی ناشر به چاپ رسید و به نمایشگاه کتاب آورده شد؛ اما این اولین و آخرین چاپ آن بود چراکه ناشر این کتاب از سال بعد به اختیار خود و بدون عمل به تعهداتش از ادامه چاپ کتاب سر باز زد.
این چند نمونه کافی است تا عیان شود چه بر سر نویسنده و شاعر میرود و با این اوضاع تنها عشق به نوشتن است که ادامه راه را ممکن میسازد.
به نقل از “آوای تبعید” شماره ۱۳