شعری از رضا فرمند  

شعری از رضا فرمند

 

ایران در ژرفا هنوز زرتشت است

ایران، جان‌تکانی بزرگ‌اش را آغاز کرده است
باورهایش را واژه به واژه، پاک می‌کند
و در رودهای آزادگی می‌شوید
*
ایران در ژرفا سبز مانده است
ایران در ژرفا شاد مانده است
ایران در ژرفا
سرشار مهر و راستی
ایران در ژرفا هنوز زرتشت است
*
همه دیدند که اینان چنانچه می‌گفتند
نه گل بوده‌اند، نه آب روان
و نه راه رستگاری
*
همه دیدند که واژه‌های اینان
چه زود سنگ و گلوله و شلاق می‌شود
و خشم‌اشان چه زود، شکنجه
همه گرز آهنین اینان را
در آستین نرم دعا دیده‌اند
و بربریت مقدس‌شان را
هزاران هزار بار
در جان و تن فرزندان این سرزمین آزموده‌اند
*
ایران
حفره‌های ساده دلی‌اش را
یکی یکی با آزادی زرین پُر می‌کند
*
در فردای خردمندِ‌ ایران
دیگر هیچکس نخواهد توانست
تخم‌های سیاه ایمان را به آسانی
در شیارهای این زبان بپاشد
*
ایران، جان‌تکانی بزرگ‌اش را آغاز کرده است
و راه‌اش را از پیچ و خم پُرسش‌ها
به شاهراه آینده باز می‌کند

به نقل از «آوای تبعید» شماره ۲۴