شعری از جمشید برزگر
شعری از جمشید برزگر
تقویم جنایت
من از شنبهها میترسم
که خورشیدش
با طناب دار برمیآید
از یکشنبه-
دوشنبههای کشته شدن در خیابانها
سهشنبههای
قصاص و ترور
چهارشنبههای
سرنگونی هواپیما.
پنجشنبه- جمعهها مردن آزاد است
از گرسنگی
از نبود دارو
از کمبود دستگاه اکسیژن.
من از شهریور و دی و آبان بیزارم
از هر ماه و هر فصل که اینچنین زار میآید
از ۵۷و ۶۷ و ۹۸
هر سال و ثانیه که از شما در یاد است
از این شمایل تفنگی
از حجم این جادو
از پولهای متورم از ژن.
من از هر نام میگریم
از محسن و ندا و سهراب
از هاله و نوید و نیما
از ستار
از فرزاد…
ما بارها مردهایم
تعداد ما زیاد است
حالا ولی میدانم
دیگر نمیمیرم
باید
از نو سراغ خودم را بگیرم
وقتی به روبهرو نگاه میکنم
وقتی که آیینه خالی است.
شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹
به نقل از «آوای تبعید» شماره ۲۴