رحمت بنی اسدی: گرنیکا، تابلویی که جنگ را نفرین می کند.
گرنیکا، تابلویی که جنگ را نفرین می کند.
تهیه و تنظیم: رحمت بنی اسدی
در آغاز قرن بیستم، پاریس پایتخت هنر است و هنرمندان از هر سو به آن جا سرازیر می شوند در قلب پاریس و در محله یی به نام “مُونمارتMontmartre” ساختمان عجیب و غریبی وجود دارد که نخستین بار ماکس ژاکوب شاعر فرانسوی آن را Le Bateau-Lavoir یا کشتی رخت شوی خانه نامید و به همین نام مشهور شد. ساختمانی باریک و شبیه یک کشتی بود. این ساختمان میزبان خیلی از شاعران، نویسندگان و هنرمندانی بود که از هر سوی جهان به پاریس سرازیر می شدند. پابلو پیکاسو از اسپانیا نیز در گوشه یی یک کارگاه نقاشی داشت
در ۱۹۳۷ نمایشگاه جهانی نقاشی قرار بود در پاریس برگزار شود. دولت جمهوری وقت اسپانیا از پیکاسو خواست تا با ارائه تابلویی در این نمایشگاه شرکت کند، اما پیکاسو مدتی بود دل ودماغ کار نداشت و چیز تازه یی در دست نداشت
اروپا هر روز بیشتر متلاطم می شد. یک جنگ را از سر گذرانده بود و بوی جنگ تازه یی به مشام می رسید. در این گیر و دار به سال ۱۹۳۶ نبرد ویرانگری میان دو دسته اسپانیایی ها آغاز شد. در یک سوی این جنگ داخلی جمهوری خواهان و حکومت قانونی بود که از سوی هنرمندان، شاعران و نویسندگان و ازادیخواهان جهان مانند ارنست همینگوی، جورج اوروِل، آندره مالرو و کمونیست های بین المللی یاری می شدند و در سوی دیگر ژنرال فرانکوی یاغی و سلطنت طلب و فالانژ های اطراف او بودند که دست در دست هیتلر و المان نازی و ایتالیای موسولینی گذاشته بودند و تصمیم داشتند جمهوری نو پای اسپانیا را سرنگون کنند.
از آغاز جنگ های داخلی اسپانیا، هیتلر از اسپانیا به عنوان یک میدان آزمایشی برای تسلیحات تازه زمینی و هوایی خود استفاده می کرد. هنگامی که فرانکیست ها در ادامه پیشروی خود به منطقه باسک رسیدند، واقعه تلخ گرونیکا Guernica رخ داد. در ۲۶ آوریل ۱۹۳۷ ، شهر گرنیکا پایتخت تاریخی و معنوی منطقه باسک اسپانیا شاهد روی داد غم انگیزی بود. روز پیش از حمله، جنگجویان جمهوری خواه از گرونیکا عقب نشینی می کنند تا خط دفاعی تازه یی در شمال به وجود آورند. هیتلر در هم دستی و یاری فرانکو، لژیون هوایی کُندور المان را برای در هم شکستن مبارزان به گرنیکا می فرستد و اینان از ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه شروع به بمباران گرونیکا می کنند که ۳ ساعت به درازا می کشد. در جریان این بمباران صد ها بمب بر سر مردم ریخته می شود و در پایان از جمعیت ۷هزار نفری شهر، نزدیک به۲ هزار نفر که عمدتا زنان و کودکان بودند کشته، صد ها نفر زخمی می شوند و شهر با خاک یک سان می شود..
روز بعد از بمباران پیکاسو در کافه دو فور واقع در محله سن ژرمن پاریس و محل قرار روشنفکران و ادیبان فرانسوی آن عصر در حال خواندن روزنامه است که خبر بمباران گرونیکا را می شنود و عکس های آن را می بیند. آن چنان متاثر و منقلب می شود که تصمیم می گیرد این فاجعه را با قلم موی خود در تاریخ ثبت کند، ضمن آن که برای نمایشگاه جهانی پاریس، سوژه مناسبی می یابد. تابلو را سیاه و سفید می کشد و هیچ رنگی در آن به کار نمی برد تا مرگ در آن برجسته شود. تابلو نماد وحشت و در گیری میان انسان هاست و این وحشت و ستمی که به انسان می رود از طریق گوناگون در تابلو نشان داده می شود.
پیکاسو پس از اتمام تابلوی گرنیکا می گوید: ” نقاشی وسیله یی برای تزیین خانه نیست، یک سلاح تهاجمی و دفاعی در برابر دشمن است. ”
ابعاد این تابلوی سیاه و سفید و رنگ روغن ۷متر و ۷۶ سانتی در ۳ متر و ۴۹ سانتی متر و یکی از بزرگ ترین تابلو های جهان با عناصری که مظهر وحشت از جنگ است. عکس ها برشی مثلث وار، در هم آمیخته که شدت جنگ را تشدید می کند.
عناصر چند گانه تابلو
- لامپ که در وسط تابلو قرار گرفته، بر صحنه مسلط است و نخستین عنصری است که ما می توانیم تابلو را بهتر مشاهده کنیم . لامپ به شکل چشم ، نمایانگر چشم نقاش است که می خواهد درک خود را از روی داد نشان دهد و بر فاجعه، هر چه بیشتر نور بتاباند.
۲- گاو نر و اسب، دو عنصری که به معنای ثروت و غنا هستند. گاونر درسمت چپ قرار گرفته است و در عین حال که نماد اسپانیاست، مظهر بی رحمی ناسیونالیست های فرانکیست، خشونت و وحشی گری است. اسب در سمت راست گاو نر قرار دارد و بیان قدرت و انتقال ترس است. اسب قربانی گاو نر است و درد و رنج می کشد. اسب نماینده مردم و جمهوریخواهان است و اگر به درستی به اسب نگاه شود، دندان ها و سوراخ بینی اش مرگ را تداعی می کنند.
۳ – شبح یا روح– در سمت راست تابلو، شبحی دیده می شود که یک شمع به دست دارد که استعاره یی است از جهان خارج که در این کشتار شرکت دارد. شمع به جهانی اشاره دارد که به دنبال درک و توضیح این روی داد غم انگیز است
۴- در سمت چپ، مادری با سینه برهنه که کودک مرده اش را در آغوش گرفته است. چشمانش به شکل اشک در آمده و نماد روستاییان و مادرانی است که در فریادی از رنج به آسمان می نگرند و بر هرچه جنگ است لعنت می فرستند..
۵ – در پایین تابلو، سربازی دیده می شود که روی زمین افتاده است و شمشیرش شکسته است و در درد و رنج در حال مرگ است در این جا سرباز، نماینده جمهوری خواهانی است که تا آخر ایستادند و با ناسیونالیست های فرانکیست مبارزه کردند. سرباز نماد جمهوری خواهانی است که امکانات نابرابر برای رهای و آزادی کشور دارند.
۶ – در قسمت راست تابلو، زندان است که در آن زندانی زنده زنده سوزانده می شود. با دستانی که به سوی آسمان دراز کرده یاری می خواهد. چشمان او که به شکل اشک است، نشانه رنج و درد است.
با این حال، چند نماد صلح نیز در تابلو دیده می شود: مانند کبوتر که هوشمندانه میان اسب و گاو نر قرار گرفته است و نماد صلح است یا زنانی که در کنار پنجره ها ظاهر می شوند و در دستان شان چراغ است به امید این که با این چراغ جهان را نسبت به واقع شوم گرنیکا آگاه سازند. هم چنین، گل در مرکزتابلو و در بخش پایین ، نماد شکنندگی و نیززندگی و امید است.
تابلوی گرونیکا موفقیت خیره کننده یی در نمایشگاه جهانی پاریس در ۱۹۳۷ به دست آورد و پیش از پیوستن به موزه هنر مدرن MOMA در نیویورک، سراسر جهان را می پیماید و سپس به مدت ۴۰ سال تا سال ۱۹۹۲ در این موزه نگه داری می شود. از نظر پیکاسو این تابلو به اسپانیای آزاد و دموکرات تعلق دارد و تا زمانی که اسپانیا رنگ آزادی و دموکراسی را ندیده است، نباید اجازه داد در این کشور و در معرض عموم گذاشته شود.
پیکاسو در سال ۱۹۷۳ در گذشت و فرانکو دو سال بعد تلاش کرد تابلو، این گنجینه عظیم ملی را که از طریق بازدید کنندگان، ثروت عظیمی را نصیب موزه ها می کرد به خاک اسپانیا باز گرداند. در ۲۰ نوامبر ۱۹۷۵ ژنرال فرانکو نیز در گذشت و مرگ او آغازی برای بازگشت کشور به ازادی ها مدنی، فردی و اجتماعی بود. در سال ۱۹۸۱ با توجه به این که بسیاری از “ازادی های اجتماعی تضمین شده بود”، تابلو پس از یک رشته فرایند به موزه پرادو در مادرید فرستاده شد و به عنوان نماد پیروزی و دموکراسی در کشور جشن گرفته شد
این تابلو هم اینک در موزه رنای سوفیا در مادرید نگه داری می شود.