رضا علامه‌زاده؛ از ترکمن‌صحرا تا آبانِ خونین، چهار دهه کشتار در سکوت

رضا علامه‌زاده

 

از ترکمن‌صحرا تا آبانِ خونین، چهار دهه کشتار در سکوت

رژیم جمهوری اسلامی تا کنون ثابت کرده است که توانسته در سکوت خبریِ چهار دهه گذشته نه تنها اعدام ها و ترورها که کشتارهای جمعی‌اش را نیز از چشم جهانیان پنهان کرده و از عواقب پاسخگوئی به آنان بگریزد.

من تنها به چند نمونه از کشتارهای جمعی از آغاز اشغال ایران توسط رژیم ملایان تا پیش از جنبش انقلابیِ “زن زندگی آزادی” اشاره می‌کنم که اسناد تصویری به‌قدر کافی در موردشان وجود دارد گرچه به‌قدر کافی به آنان توجه نشده است.

اولین مورد مربوط به جنگ ترکمن‌صحرا در فروردین ١٣۵٨ یعنی تنها دو ماه پس از به قدرت رسیدن ملایان است که در فیلم مستند “حرف بزن ترکمن” ثبت شده. شیرمحمد توماج، دانشجوی جوان ترکمن در مقابل دوربین من در گنبد کاووس در اردیبهشت ١٣۵٨ علت واقعی تحمیل جنگی خونبار علیه مردم ترکمن را این‌گونه  توضیح می‌دهد: “”خواست تمام روستائیان این بود که صد در صد محصول زراعى که امسال در این منطقه کشت شده به شوراهاى دهقانى که در واقع خود روستائیان باشه تعلق بگیره. ولى به خاطر رفت و آمدهاى مکرر فئودال‌ها به تهران، وزارت کشور، به دفتر امام و به جاهاى دیگه … اطلاعیه دادند که ما براى برداشت محصول گندم گنبد به گروه ضربت احتیاج داریم تا ضد انقلابیون را سرکوب بکنیم. این‌ها تمام روستائی‌ها را ضدانقلاب مى‌دانستند و مى‌خواستند این‌ها را سرکوب کنند.”

گوئی کشتار ترکمنان در گنبد کاووس کافی نبوده باشد چندی بعد کمیته‌چی‌های خمینی شیرمحمد توماج و سه نفر دیگر از ترکمنان جوان را شبانه ربودند و چند روز بعد جسد مُثله شده‌شان زیر پلی بیرون شهر پیدا شد.

تنها چند ماه بعد از کشتار ترکمن‌صحرا ، در مردادماه ١٣۵٨ خمینی دستور حمله به کردستان را صادر کرد و پاسداران دست به کشتاری وحشیانه در سنندج زدند که ٢۴ روز ادامه داشت. در عکس‌های گرفته شده از میدانِ تیر به‌روشنی دیده می‌شود که برخی از دستگیر شدگان مجروح کُرد را با برانکارد به میدان آورده و تیرباران می‌کنند.

این عکس‌های تکان‌دهنده همان‌سال برنده جایزه‌ی پر ارزش پولیتزر شد بی آن‌که نامی از عکاس ناشناس آن برده شود. ٢٧ سال بعد معلوم شد که این عکس‌های تکان‌دهنده توسط جهانگیر رزمی گرفته شده‌اند.

شناخته شده‌ترین کشتار جمعی رژیم اسلامی اعدام بیش از ۴٠٠٠ زندانی سیاسی در سال ١٣۶٧ است که گرچه بیش از سه دهه در سکوت خبری قرار داشت ولی امروز به همتِ جان به‌در بردگانِ این جنایت بزرگ، جهانیان از آن اطلاع دارند.

“یوهان کریگلر”، قاضی سرشناس بین‌المللی که ریاست دادگاه‌های جهانی بسیاری را در کارنامه دارد در مقابل دوربین من در فیلم “با من از دریا بگو” احساسش را نسبت به شهادت دادن بازماندگان کشتار ۶٧ این‌گونه ابراز کرده است:

“من انتظار این را داشتم که شواهد ارائه شده تکان‌دهنده باشد با این‌حال شواهد هولناکتر از آن بود که تصورش را مى‌کردم. عمق ستم، شرارت، ظلم و شقاوت باور کردنى نبود. آدم سیاست دولت‌ها را مى‌فهمد. سیاست دولت‌هاى مذهبى را مى‌فهمد. حتى مقدارى خشونت و فشار قابل فهمیدن است. ولى این‌همه خشونت بى‌دلیل، در کمال وحشیگرى و بدطینتى باعث شگفتى است. آدم باور نمى‌کند که هیچ دولتى بتواند این‌چنین با مردم خودش رفتار کند. انگار سوسمارى بچه‌هاى خودش را ببلعد. غیرقابل باور است. من واقعا شوکه شدم. سال‌هاست که در دادگاه‌ها قضاوت مى‌کنم و به‌این راحتى‌ها شوکه نمى‌شوم.”

قساوت رژیم حتی وقتی با جمعیتی میلیونی در خیابان روبرو بود تعدیل نشد. مرگ دلخراش “ندا آقاسلطان “در جنبش سبز دنیا را تکان داد. چند صد نفر دیگر در همان روزها در خیابان کشته شدند که مرگشان در هیچ دوربینی ثبت نشد؟ هنوز هم بر کسی معلوم نیست.

آبان ٩٨ نمونه دیگری از کشتار بی‌محابای سپاه و بسیج به نمایش گذاشته شد که آن‌هم بازتاب متناسبی در جهان نداشت. در همه این موارد رژیم ملایان موفق شد نقش خود را در کشتار معترضین بى‌سلاح و اعتراضات صلح‌آمیز لاپوشانى کند و هر بار به‌شکلى از عواقب آن بگریزد.

اما خیزشی که با مرگ فجیع “ژینا-مهسا امینی” آغاز شده با موارد قبلی متفاوت است. دیگر جائى براى کشتار در سکوت باقى نمانده است.

مترقى‌ترین انقلاب خاور میانه – و به یک معنا در کلِ جهان – هم‌اکنون در حال اتفاق افتادن است. جهان دارد مى‌بیند و شهامت نسل جوان بویژه زنان و دختران ایران را تحسین مى‌کند و در عین‌حال به وحشیکرى رژیمى واکنش نشان مى‌دهد که چیزى جز کشتار نمى‌شناسد.

“سیدعلى” و اوباش قاتلش این بار نمى‌توانند از عواقب وحشیگرى‌اشان بگریزند. دادگاه کیفری جهانی، این‌جا در لاهه تنها چند خیابان آن‌طرف‌تر است!

روی سخن من با سیدعلی است! خودت را برای دفاع از زندگی ننگینت در مقابل دادگاهی صالح و انسانی آماده کن؛ دادگاهی که مشابه‌اش را از هزاران هزار مدافع حقوق بشر، روزنامه‌نگار، هنرمند، حقوق‌دان، دانشجو و بسیارانی دیگر در این‌همه سال دریغ داشته‌ای.

*

[از ترجمه خلاصه شده‌ی انگلیسی همین مطلب که با کلیپ‌های ویدئوئی مرتبط همراه بود در سخنرانی‌ام در لاهه (١٩ نوامبر ٩٨) استفاده کردم.]

 

 

به نقل از “آوای تبعید” شماره ۳۰