کوشیار پارسی یادداشت بر دو کتاب
کوشیار پارسی
یادداشت بر دو کتاب
شرق ِ مدیترانه
رمانی از عبدالرحمن مُنیف[۱]
شرق ِ مدیترانه داستان یک زندانی سیاسی است که راوی آن رجب اسماعیل سی ساله است. رجب به یازده سال زندان محکوم شده و درست مثل خواهرش شکنجههای وحشتناکی را تجربه کرده است. سالها شکنجه را تحمل میکند، اما زمانی که مادرش میمیرد و زنی که دوستاش دارد او را ترک میکند، در هم میشکند و حاضر به امضای توبهنامه میشود.
پس از آزادی به او اجازه میدهند که برای درمان بیماری – که در زندان به آن مبتلا شده – به فرانسه برود؛ به یک شرط: جاسوسی هموطناناش. در تبعید، رنجیده از عذاب وجدان تصمیم میگیرد خاطراتاش از زندان و نقض حقوق بشر در کشورش – که از آن نام نمیبرد- را بنویسد. اما رژیم حاکم بر کشورش ‘در شرق مدیترانه، کشوری که یک ته سیگار از جان آدمی باارزشتر است’ در اروپا هم راحتاش نمیگذارد.
عبدالرحمن منیف، زادهی عربستان سعودی به سال ۱۹۳۳ و درگذشته به سال ۲۰۰۴ روزنامهنگار و نویسندهی رمان و داستان کوتاه بود. پدرش اهل عربستان سعوی و مادرش عراقی بود. بیشتر داستانهاش سیاسیاند. کتابهاش در عربستان سعودی ممنوع بود و در سال ۱۹۶۳ به دلیل فعالیتهای سیاسی، تابعیت کشور از او سلب شد. در چرخه رمان شهرهای نمک به تاثیر اجتماعی و روانی ِ کشف نفت بر فرهنگ بادیهنشینان پرداخته است.
از این نویسنده که در جهان عرب محبوبیت بسیار دارد، کار زیادی به زبانهای دیگر ترجمه نشده است. ناقدان شرق مدیترانه را از مهمترین کارهاش خواندهاند و برخی آن را با ‘ظلمت در نیمروز’ آرتور کستلر مقایسه کردهاند.
وزیر فرهنگ مصر به سال ۱۹۹۸ او را به عنوان رماننویس سال برگزید.
عبدالرحمن منیف سال ۲۰۰۴ از بیماری قلبی درگذشت.
ترجمه به زبان هلندی شرق مدیترانه سال ۲۰۲۳ منتشر شده است.
آرامش غریب در داستانهای جومپا لاهیری[۲]
جومپا لاهیری را با رمان و مجموعه داستانها به زبان انگلیسی دربارهی شخصیتهای هندی در آمریکا میشناسیم. از زمانی که باشندهی رُم ایتالیا شده است، به زبان ایتالیایی مینویسد. نخستین داستانهاش به ایتالیایی زبان و نثر سادهتری داشت، اما داستانهای رُمی [Racconti Romani ] (۲۰۲۲) او پیچیدهتر شده است با جملههای بلندتر و شیوه روایت ظریفتر و البته نشانههای آشنای قلم جومپا لاهیری. روشن، آرام و خونسرد که در زیر پوست آن بسیار چیزها نهفته است. مثل داستان ‘دانته آلیگیری’ که یکی از زیباترین داستانهای این مجموعه به معنای واقعی کلمه است. در آن زن جوانی پی میبرد که زندگی آشفتهتر و شگفتانگیزتر میتواند باشد اما اهل ماجراجویی نیست. لاهیری میگذاردش به تماشای جنب و جوش حشرات در زیر سنگ. زن پس از تماشا، سنگ را میگذارد روی آنها.
داستانهای این مجموعه که در رُم روی میدهد، به هم پیوستهاند. شهری پر از شیطنت، با دیوارهای قدیمی که در غروب رنگ سرخی هندوانه میگیرند، شهر قدمزدنها و رژه، دلبری و عشوه. و هم شهری محافظهکار و استاد در راندن هر چه و هر که بیگانه است. نژادپرستی گستاخانه و بی پرده در شکل آزار و خشونت در بسیاری از داستانها حضور چشمگیر دارد.
شخصیتهای اصلی مهاجرند و نه ایتالیایی. برخیشان چند دهه در رُم زندگی میکنند، بدون ایجاد ارتباط با آن. دیگران به تازگی به پایتخت آمدهاند یا از پس زمانی دراز برای گذراندن تعطیلات به آنجا آمدهاند. در داستان ‘خانهی آفتابی’ پدر خانوادهای مهاجر تعریف میکند که خود و عزیزاناش چه آزاری میبینند از رفتار همسایگان. در ‘نامهها’ خانمی که گاهی برای کمک به مهد کودک میرود، در جیب کت یا بارانی نامههای توهینآمیز مییابد.
در ‘همایش’ زنی رنگینپوست تعریف میکند که زمان پرداخت صورت حساب در غذاخوری، کودکی به او به خاطر ظاهر و رنگ پوست توهین میکند.
نژادپرستی و مکان وقوع داستانها تنها جنبهای نیست که شخصیتها را به هم میپیوندد، بلکه بیگانگی و سودا و وهم نیز جنبهی قوی دارد. از دست دادنها، دلتنگی و پشیمانی از شهامت اندک، زندگی که میتوانست شکل دیگری جز این داشته باشد.
‘داستانهای رُمی’ جومپا لاهیری، فصل تازهای است در مجموعههای خوب و خواندنی و متفاوت او. حق اوست که احساس ناهمسازی با رُم داشته باشد، اما با نوشتن به زبان ایتالیایی انگار خانهاش را یافته است.
ترجمه به زبان هلندی این مجموعه به سال ۲۰۲۳ منتشر شده است.
به نقل از “آوای تبعید” شماره ۳۵
[۱] Abdelrahman Munif
- Shargh al-Mutawassit شرق المتوسّط, Beirut: al-Muassasa al-Arabiyya lid-Dirasat wan-Nashr.
Ten oosten van de Middellandse zee, Uitgeverij Jurgen Maas, mei 2023 ترجمه از عربی Djûke Poppinga
East of Mediterranean, Saqi Books, 2007
[۲] Jhumpa Lahiri