حجاب اجباری و جامعه ترنس

حجاب اجباری و جامعه ترنس*[۱]

نویسنده: مهشید د، فمینیست و فعال حقوق افراد ترنس* در ایران

حجاب اجباری یکی از نمودهای بارز تبعیض جنسینیِ حاکمیت جمهوری اسلامی و عامل اولین اعتراض عمومی علیه آن در تاریخ هفدهم اسفند ماه ۱۳۵۸ هجری شمسی است.

پس از ۴۵ سال از عمر حاکمیت جمهوری اسلامی، حجاب اجباری همچنان پا بر جا است و همواره عامل خشونت نظام‌مندی بوده که منجر به ضرب و شتم در معابر عمومی، بازداشت، اعتراف اجباری، زندان و حتی مرگ بسیاری شده است. سپیده رشنو با آثار مشخص شکنجه‌ی فیزیکی بر صورت وادار به اعتراف اجباری در برابر دوربین‌ رسانه‌ی صدا و سیمای جمهوری اسلامی شد. قتل ژینا (مهسا) امینی در بستر خفقان سیاسی و شرایط سخت معیشتی جرقه‌ی اعتراضات سراسری و شکل‌گیری جنبش زن، زندگی، آزادی را زد. حتی در دوره‌ی پس از این جنبش نیز، آرمیتا گراوند دختر دیگری بود که به همین خاطر توسط نیروهای سرکوب گشت ارشاد به قتل رسید.

 

این روزها نیز، با آغاز طرح نور و تشدید این خشونت نظام‌مند توسط نیروهای گشت ارشاد، و آتش به اختیارها، دوباره توجه افکار عمومی به این مسئله جلب شده و گفتمان حول آن در اجتماع‌های حقوق بشری و فمینیستی در جریان است.

 

آنچه که در گفتمان حول حجاب اجباری حائز اهمیت است، توجه به جوانب و آسیب‌های متعدد آن است و به همین دلیل خوانش روایت‌های متعدد از این تبعیض جنسیتی و خشونت نظام‌مند حاصل از آن جلوه‌ی ویژه‌ای دارد، اما با این وجود عدم توجه کافی به آسیب‌های حجاب اجباری و اثرگذاری آن بر زیست زنان ترنس[۲]، مردان ترنس[۳] و افراد نان‌باینری[۴] تا به امروز کمتر مورد بحث و توجه قرار گرفته است.

 

با این وجود، در گزارشی مستقل از جمعی از کنشگران و خبرنگاران ترنس* که در وبسایت رنگالری، منتشر شده است، در ابتدا با اتّکا بر متن قانون و گزارش‌های موجود و پس از آن با نشر روایت‌های متعدد از افراد ترنس* به این مسئله پرداخته شده است.

 

در گزارش ذکر شده، با بررسی ماده‌ی ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، بیان شده که چگونه حجاب اجباری به همان روشی که به مثابه یک تبعیض علیه زنان سیس‌جندر اعمال شده، علیه زنان ترنس، مردان ترنس و قشر قابل توجهی از افراد نان‌باینری اعمال می‌شود و در عین حال عمدتاً برای زنان ترنس و افراد نان‌باینری ترنس فم[۵]، در کنار مواردی برای مردان ترنس و افراد نان‌باینری ترنس مسک[۶] ممکن است با اتّکا به رأی قاضی، حکم سنگینی چون «مبدّل‌پوشی»[۷] در پی داشته باشد. و البته آنچه که زن‌های ترنس و افراد نان‌باینری ترنس فم را بیشتر در معرض خطر چنین حکمی قرار می‌دهد، انگ‌انگاری‌های زن‌ترنس‌ستیزانه است.

 

در موارد رسانه‌ای شده نیز، به مواردی چون بازداشت شش فرد ترنس (زن ترنس یا در مجموع ترنس فم) اشاره شده است که بر سر دفاع از حق پوشش خود در برابر یک (به اصطلاح) آمر به معروف که ایجاد مزاحمت کرده بود، بازداشت شدند و در گزارش رسانه‌های حکومتی وادار به اعتراف اجباری علیه خود شدند و همچنین در گزارش‌های پیرامون بازداشت آن‌ها به اتهامی چون «مبدل‌پوشی» اشاره شد و این افراد نیز بارها مورد تحقیر و میس‌جندر[۸] شدن قرار گرفتند.

در بخش بعدی گزارش مشتمل بر روایت‌‌های خود افراد ترنس* در ایران خشونت نظام‌مند حاصل از قانون حجاب اجباری، به تجربیات هولناکی اشاره شده است؛ محدودیت و محرومیت دوره‌ای از تحصیلات، ضرب و شتم، تهدید به تجاوز جنسی، تجاوز جنسی مکرر در بازداشتگاه، اتهام مبدل‌پوشی و تهدید به صدور حکم بر اساس آن و آزار کلامی و جنسی در معابر عمومی از جمله تجربیاتی است که در روایت‌های این افراد به آن‌ها اشاره شده است. همچنین شایان ذکر است که با استناد به این روایات حتی بهره‌مندی افراد ترنس* از گواهی‌های روانپزشکی حول پوشش نیز در موارد قابل توجهی باعث دفع خطر و خشونت از جانب ظش[]ینیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی نبوده است.

[۱]«ترنس*» یک چتر واژه است در اشاره به تمام افرادی اشاره دارد که جنسیت و هویت جنسیتی واقعی آن‌ها متفاوت از جنسیت نسبت داده شده به  آن‌ها در هنگام تولد است. وجود ستاره (*) برای شمولیت این واژه در ارجاع به عموم افراد Gender Nonconforming به کار برده دارد.

[۲]زنان ترنس به زنانی گفته می‌شود که در هنگام تولد، به آن‌ها جنسیت اشتباه نسبت داده شده است.

[۳] مردان ترنس به مردانی گفته می‌شود که در هنگام تولد، به آن‌ها جنسیت اشتباه نسبت داده شده است.

[۴]نان‌باینری به افرادی گفته می‌شود که جنسیت آن‌ها به طور مطلق در دوگانه جنسیتی زن و یا مرد قرار نمی‌گیرد.

[۵]  ترنس*فم عبارتی است در اشاره به زنان ترنس و سایر افراد ترنسی که وجوهی از هویت جنسیتی آن‌ها زنانه است..

[۶] ترنس*مسک عبارتی است در اشاره به مردان ترنس و سایر افراد ترنسی که وجوهی از هویت جنسیتی آن‌ها مردانه است.

[۷] مبدل پوشی به عمل پوشیدن لباسی منتسب به جنسیت دیگر اشاره دارد.

[۸]  میس‌جندرکردن به مجموعه‌ای از رفتارها اشاره دارد که در آن فرد با اسم، ضمیر و صفت‌هایی خطاب شود که با جنسیت او در تضاد است.

به نقل از “آوای تبعید” شماره ۴۰