شعری از رضا طهماسبی
شعری از رضا طهماسبی
شاید، کمی خنده دار باشد
اما دلم۰۰۰
انار می خواهد
و حتی درست ۰۰۰
وسط اینهمه تشویش وترس و اضطراب
بغل و بوس و کنار می خواهد
آری ۰۰۰
دلم در این هوا
که سخت سرد و زمستانی است
در جستجوی روزنی ست
رو به سوی نور
گویی، نشانه ای
اندر ستایش
بهار می خواهد
پیمانه ام اگر شکست
هراسی نیست
حالا دلم
جامی دگر
ز دست آن ساقی گلعذار می خواهد
لبخنده ای ز روی شادمانی و مهر
بر لب آن خوبروی بی قرار می خواهد
گفتی که عشق۰۰۰
رخت بر بسته است و عاشقان خفته اند
گفتی که راه ۰۰۰
پرغبارست و همرهان خسته اند
با این همه ۰۰۰
این راه پر فراز۰۰۰
اسب و سوار می خواهد
عزمی ۰۰۰
محکم و استوار می خواهد
و عشق ۰۰۰
آتشی ست زیر خاکستر
کسی چه می داند ۰۰۰
شرار می خواهد
۱۴ مهر ۱۴۰۳