ادوارد اسنودن؛ یک پیروزی تاریخی

ادوارد اسنودن؛

یک پیروزی تاریخی

ترجمه ی: س. حاتملوی

 

به بهانه انتشار کتاب خاطرات اسنودن با عنوان (Permanent Record) از دوران کودکی تا زندگی در مسکو، این مصاحبه را از نخستین شماره “آوای تبعید” بازچاپ می‌گردد.

دو سال بعد از شروع رسوائی NSA(۱)، عقلانیت دست بالا را می گیرد.

جاسوسی

در ماه جون سال ۲۰۱۳، ادوارد اسنودن ((Edward Snowden – که امروزه ۳۱ ساله است- با کمک خبرنگاران، سیستم جاسوسی بین المللی سرویس‌های مخفی آمریکائی‌ها، انگلیسی‌ها و دیگران را برملا کرد. گزارشات او و Whistleblower (۲) و یاری‌دهندگانش، زمین لرزه‌ای را ایجاد کرد که حتی تا به امروز حکومت آلمان فدرال نیز در توضیح آن به لکنت زبان دچار شده است.

مطلب زیرین را اسنودن به درخواست سازمان عفو بین‌الملل و جنبش حقوق مدنیACLU  (۳) تهیه کرده است. این مطلب، همزمان در نشریات اشپیگل و نیویورک تایمز منتشر شده است.

*****

دو سال قبل در چنین روزی من همراه با سه خبرنگار دیگر در اطاق هتلی در هنگ کنگ کار می‌کردم. ما خونسردانه منتظر عکس‌العمل جهانی نسبت به افشاگریها – که بر اساس آن‌ها NSA  نزدیک به تمامی صحبت‌های تلفنی در امریکا را ضبط می‌کند- بودیم.

در روزهای بعد از آن، این سه، همراه با خبرنگاران دیگری مدارکی را افشا کردند که بر اساس آنها حکومت‌های دمکراتیک، فعالیت‌های شخصی شهروندان معمولی را – که مرتکب هیچ جرمی نشده بودند- تحت نظر گرفته‌اند.

در عرض مدت کوتاهی حکومت ایالات متحده با اعلام جرم علیه من عکس‌العمل نشان داد. اعلام جرمی که استناد به یک قانون جاسوسی از زمان جنگ اول جهانی می‌کرد. خبرنگاران نیز از طریق وکلایشان با خبر شدند که در صورت بازگشت به ایالات متحده آن‌ها را زندان و یا حکم جلب تهدید می‌کند. سیاستمداران، فعالیت‌های ما را ضدامریکائی و حتا خیانت نامیدند.

در آن موقع من در زوایای ذهنم نگران آن بودم، نکند که ما رفاه و امتیازات زندگیمان را ارزان و برای هیچ به خطر انداختیم. می ترسیدم که افکار عمومی یا به افشاگری‌های ما توجه کافی نکند و یا حتا مورد تمسخر واقع بشویم.

در تمام زندگیم از این‌که در مورد مسئله ای این‌گونه اشتباه فکر می‌کردم، چنین شاکر نبوده‌ام. دو سال بعد از آن روز می‌توان گفت که وضعیت متناقض‌تر از این نمی‌تواند باشد. در عرض یک ماه اخیر برنامه‌ی همه‌جانبه‌ی NSA برای شنود تلفنی از طرف دادگاه‌ها غیرقانونی اعلام و از طرف کنگره رد شد. بعد از این‌که یک بررسی درون‌دولتی به نتیجه رسید که این برنامه حتا از بروز یک ترور نیز جلوگیری نکرده است، رئیس‌جمهور دستور به خاتمه‌ی آن داد. در حالی‌که او خودش زمانی از وجود آن به عنوان یک برنامه مناسب دفاع و از افشای آن انتقاد کرده بود.

آری قدرت افکار عمومی آگاه می‌تواند چنین باشد.

به پایان رسیدن کنترل عمومی صحبت‌های تلفنی خصوصی مردم- که با USA Patriot Act(۴) شروع شده بود- یک پیروزی تاریخی برای حقوق فردی هر یک از شهروندان است. و این فقط واپسین نتیجه‌ی دگرگونی در شعور عمومی جهانی است.

بعد از سال ۲۰۱۳ ارگان‌های مختلفی در کل اروپا قوانین و عملیات مشابه را غیرقانونی اعلام کرده و محدودیت‌های جدیدی برای فعالیت‌های آتی این چنینی وضع کرده‌اند. سازمان ملل این نوع کنترل جمعی را بدون هیچ‌گونه اما و اگر و کاملاً صریح نقض حقوق بشر اعلام نموده است. ضعف‌های پوشیده در زیرساخت‌های این تکنولوژی حساس که کار دولت‌ها را برای کنترل عمومی آسان‌تر می‌کند، مورد تجسس قرار گرفته و تصحیح شدند. همه‌ی این‌ها یعنی امنیت بیشتر. راهکارهائی همانند رمزگذاری برای حفظ امنیت تکنیکی که قبلاً به آن‌ها به چشم کارهای غیرلازم و زائد نگریسته می‌شد، در تولیدات مؤسسات پیشرو در این صنایع همانند اُپل به استاندارد بدل شده‌اند. چیزی که روشن است، حتا اگر تلفن هوشمند (Smartphone) شما  دزدیده شود، مسائل مربوط به حوزه‌ی شخصی زندگیتان حفظ خواهند شد.

چنین تغییرات تکنیکی بنیادی کمک می‌کنند که حوزه‌ی شخصی زندگی انسان‌ها و داده‌های ضروری روزانه، ماورا مرزها حفظ بشوند. این‌ها انسان‌های معمولی را در مقابل فعال مایشائی قوانینی که امروزه همانند مورد روسیه بر جامعه حاکم بوده و راه را برای سرک کشیدن در حوزه‌ی شخصی زندگی انسان‌ها هموار می‌کنند، محافظت خواهند کرد.

هر چند که ما خیلی به جلو رفته‌ایم، اما باز هم حق حفظ حوزه‌ی شخصی زندگی انسان‌ها به عنوان مادر تمامی آزادی‌ها و آن‌گونه که در ده ماده‌ی اولیه ی قانون اساسی ایالات متحده‌ی آمریکا تجلی خود را پیدا کرده است، باز هم توسط ادارات و برنامه‌های دیگری مورد تهدید قرار می‌گیرند. بعضی از شرکت‌های اینترنتی مورد پسند عامه در سطح جهان به همکاری با NSA  جلب شده‌اند. هم‌چنین حکومت‌ها در سطح جهان بعضی از شرکت‌های تکنولوژی را برای همکاری با آن‌ها علیه مشریان خود زیر‌ فشار قرار می‌دهند.

هنوز هم میلیاردها داده‌های ضروری مربوط به تلفن‌های همراه و صحبت‌های تلفنی، بدون در نظر گرفتن بیگناهی و یا مجرم بودن افراد، توسط ارگان‌ها جمع‌آوری و شنود می‌شوند. ما یاد گرفتیم که حکومت‌هایمان عمداً و از طریق در عقبی، امنیت بنیادی اینترنت را تضعیف کرده و بدین طریق حوضه‌ی شخصی زندگی مردم را تبدیل به کتاب‌های قابل دسترس عموم می‌کنند. اَبَرداده‌های اینترنتی که شامل ارتباطات شخصی و تمایلات انسان‌های معمولی هستند، همانند سابق در ابعادی که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته، جمع‌آوری و کنترل می‌شوند. اگر شما همین مطلب را که در دست دارید، از طریق یک وسیله‌ی دیژیتال بخوانید، باید بدانید که رژیم ایالات متحده نیز همزمان از آن یادداشت بر می دارد.

خارج از ایالات متحده، جاسوسان رسمی در استرالیا، کانادا و فرانسه فجایع اخیر را بهانه‌ی وضع قوانینی تازه برای ادامه‌ی دست‌اندازی‌ها کرده‌اند. در حالی‌که مدارک کوبنده‌ی غیرقابل انکاری وجود دارند که ثابت می‌کنند چنین عملیاتی از وقوع ترورها نمی‌توانند جلوگیری کنند.

نخست‌وزیر بریتانیا داوید کامرون اخیراً در این مورد مکنونات قلبی خود را چنین بیان کرد: “آیا ما می‌خواهیم به انسان‌ها امکان بدهیم، نوعی با همدیگر ارتباط بگیرند که ما قادر به خواندن آن نباشیم؟ “و خود بلافاصله به خودش جواب داد و اعلام کرد: “زمان درازی جامعه‌ی پاسیو و رواداری بودیم که به شهروندان خود می‌گفت: تا زمانی که شما از قوانین تبعیت می‌کنید، ما شما را راحت می‌گذاریم.”

در پایان قرن اخیر و آغاز قرن تازه، کمتر کسی انتظار داشت که در دمکراسی‌های خیلی پیشرفته، شهروندان بزودی در مقابل حاکمین‌شان مجبور به دفاع از ایده‌ی یک حامعه‌ی باز خواهند بود.

منتها علیرغم همه‌ی این‌ها توازن قوا در حال بهم خوردن است. ما شاهد بوجود آمدن نسلی هستیم که می توان آنرا «نسل پساترور» نامید؛ نسلی که، آن جهان‌بینی‌ را که هویت خود را از یک تراژدی گرفته است، رد می‌کند.

برای اولین‌بار بعد از عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شاهد سایه‌روشن‌های سیاستی هستیم که تسلیم ترس و اندیشه‌ی ضربه‌ی متقابل نشده و بجای آن به مقاومت و عقلانیت روی می‌آورد. با هر پیروزی در دادگاه و یا عوض کردن هر قانون، نشان می‌دهیم که فاکت‌ها قانع کننده‌تر از ترس هستند. و به عنوان یک جامعه، ما دوباره از نو کشف می‌کنیم که ارزش یک قانون در آن نیست که چیزی را مخفی نگه بدارد، بل‌که بسته به آنست که از چه چیزی مراقبت می‌کند.

(۱) National Security Agency-NSA آژانس امنیت ملی، سازمان جاسوسی ایالات متحده در سایر کشورهای دنیاست.

(۲) Whistleblower افشاکننده و یا راهنمائی‌کننده، به کسی گفته می‌شود که مدارک و موضوعات سری را که برای افکار عمومی مهم هستند، در دسترس عموم قرار می‌دهد.

 (۳) ACLU American Civil Liberties Union یکی از سازمان‌های مدنی غیر دولتی ایالات متحده می‌باشد. این سازمان که در سال ۱۹۲۰ میلادی تأسیس شده است، فعالیت خود را در امریکا حول حقوق شهروندی و لیبرالیسم متمزکز کرده است.

(۴) USA Patriot Act قانون مبارزه با تروریسم بعد از ضربه‌ی تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی به تصویب کنگره‌ی ایالات متحده در آمد. با تصویب این قانون بخشی از حقوق شهروندی مردم ایالات متحده محدود شد.