دو شعر از علی صبوری

 

دو شعر از علی صبوری

 

آی پری دریا ها و اقیانوس ها

(دو شعر برای پانته آ اقبال زاده)

 

 

نه نان

نه آب

نه آزادی

 

بیهوده نیست

که مرگ را انتخاب کردی

 

اینجا زندگان

صف کشیده اند

که مرگ از راه برسد

واین دوزخ بی پایان

پایان یابد

تا رستگار شوند

 

آی پری دریا ها و اقیانوس ها

لبخند ناتمام تو را

چگونه بنویسم

آنجا که خون خیابان

از گوشه لبانت بیرون زده است

 

علی صبوری

تیرماه /۱۴۰۲

 

 

های …..دختر نازک اندام و گردن بلور

 

 

سوگواران

گردا گرد مزارت حلقه می زنند

و مویه کنان

دستار و روبنده در آتش می افکنند

و نام ترا سرود می خوانند

 

های ……

دختر نازک اندام و گردن بلور

بر تو چه رفت ؟

که طناب برگردن

چار پایه از زیر پای کشیدی

 

های ….

دختر نازک اندام و گردن بلور

قرار بود

درخت های خیابان ولیعصررا شماره کنیم

وروی هردرخت

نام دختری را

با هجای بلند بنویسیم

که برقع در آتش افکندند

و خاکسترشدند

 

های ….

دختر نازک اندام و گردن بلور

قراربود

درکنارمادران خاوران

نام تمام کشتگان را به سینه به کوبیم

و از آتش بازی در آبان دریغ نورزیم

 

فرصت اندک است

و مرگ کلام زیبا را تاب نمی آورد

زیبایی از دم زدن باز می ماند

ومرگ از پنجره بالا می آید

 

های …..دختر ان

نان ، نمک و آزادی

در آواز های شبانه

با رقص دختران اکباتان

از کشتگان ِ این سال ها

پر صداتر سخن بگویید

 

علی صبوری

تیر /۱۴۰۲