شعری از زیبا کرباسی
شعری از زیبا کرباسی
چه منگ و کنف رفته بودیم از هم
لاابالی
پرت
زیر این درخت توتیا
باید به تکرار دنبال خودم می گشتم
از فصل منطقی
به عطف منطقی می رسیدم
به مرا کجا گذاشته ای
به کجا را کجا
به گذاشته را در کدام گذشته به گذشت سپردی که زشت شد
باید برت گردانم
به بر
به اصل جبر
به قانون جذب
به خاصیت اشتراک و جابجایی بهادر
و از اولین طلیعه های آن
سوال های نامربوط بسازم
تا برگردی به ازل
به آغاز تمدن انسانی
به مهد پرزیای آن
سری به تکریم فرود آری
به نقل از “آوای تبعید” شماره ۳۴