نمد ترکمن (کِچه) (هنری با پیشینه چند هزار ساله)
نمد ترکمن (کِچه)
(هنری با پیشینه چند هزار ساله)
گردآورنده و تلخیص: رحیم کاکائی
نخستین و کهن ترین نمونه های باقی مانده نمد در آسیا که دارای طرح و نقش شگفت انگیزی بودند، درکاوشهایی در «کورگان» شهر بسیار کهن منطقه «پازیریک» آلتایی بوسیله پژوهشگران روسی یافت شدند، که بصورت کف پوش و پوشش زین اسب تزیین شده و به چهارصد تا پانصد سال پیش از میلاد تعلق داشتند و این خود نشاندهنده پیشینه دو هزار و پانصد ساله هنر دست انسان بود. اندازه نمد یافت شده در این منطقه شش متر و پنجاه در چهار متر و پنجاه بود که در عمق یخ ها بجا مانده و گویا این نمد طی مراسم دفن مرده بمثابه دیوارهای چادری بکار برده شده بود. روکش یا پوشش یافت شده به اندازه صد و نوزده در شصد سانتیمتر بوده است. اشیای دیگری که در این مکان از جنس نمد وجود داشتند، دیوار آویز، روکش، کلاهی از جنس نمد، حلقه و غیره بودند. این اشیاء تزیین شده با اشیاء دیگری مانند چرم و آهن ترکیب شده بودند. برخی از پژوهشگران پیدایش نمد را بیش از هفت هزارسال می دانند. تکنیک هایی که در این قدیمیترین نمد بکاربرده شده بودند، برخی از آنها امروزه نیز درآسیای مرکزی بکار میبرند. عقیده بر این است که تکنیک نمدسازی ازطریق مغولستان به چین آورده شده است. دختری که شاهزاده ای چینی بوده و در مغولستان ازدواج میکند، در نامهای به خانواده خود مینویسد: «من به کشوری غریب و بیگانه فروخته شدم، یک چادر خانه من است، با دیوارهایی از نمد». نمد امروزه نیز درشمال چین بطور وسیع متداول است. در یونان نمد در حدود چهار تا پنج سده پیش از میلاد بمثابه جنس نو ظهور و جدیدی توصیف میشود که از مردمان آسیایی یاد گرفته شده است. در یونان قدیم درمیان ماهیگیران و افزارمندان کلاه هایی که ازجنس نمد ساخته شده بودند، موردپسند بوده است. نمد به یونانی« Pilos »گفته میشد. سپس رومی ها تکنیک تولید نمد را از یونانیان گرفتند. سربازان رومی کلاه های نمدین برسر میکردندکه بمثابه نماد آزادی تلقی میشد. وقتی بردهای آزاد میشد، سرِ وی را تراشیده و سپس اجازه داشتند که کلاه نمدین بر سر وی بگذارند.
از این دوران به بعد است که نمد در اروپا پا به عرصه وجود میگذارد. در سده های میانه کارآموزان شمال اروپا به آلمان برای آموختن صنعت کلاه دوزی میآمدند. کلاه دوزان آلمانی همچنین جورابهایی از جنس نمد تولید میکردند. در کاوشهای یافت شده در کشور سوئد، بهمراه شنل و کلاههای نمدین، کف پوشهایی ازجنس نمد برای کفش یافت شدند. درنروژ نیز جورابهای نمدین با کف پوشهای چرمی برای کفش تولید میشده است. در سده هیجده، با تکامل و رشد صنعت و خریده شدن لباسهای گرم و گرم شدن خانهها ، نمد تقریبا به فراموشی سپرده شد. طی جنگ دوم جهانی نمد در روستاها رنسانس عمومی را تجربه کرد. بطورکلی میتوان گفت که تولید نمد نخست به آسیا وسپس به اروپا منحصرشد. منابعی که نشان دهنده تولید نمد توسط انسانهایی که در آفریقا و آمریکا میزیسته اند وجود ندارند. میتوان گفت که تقریبا فقط چوپانان چادرنشین در امر تولید نمد بخاطر پایه اقتصادی معین آن فعال بودند، درصورتیکه در کشاورزان هندی، یونانی، چینی و رومی تولید نمد برای آنان بمثابه حرفهای جانبی به حساب میآمد. در آسیای مرکزی با آنکه تولید نمد به نیروی بدنی نیاز داشت، اما اکثرا توسط زنان درست میشد. واژه «یورت» که به معنی چادر، سرزمین، میهن و زادگاه است، واژه ای است ترکی و بیش از دوهزار سال قدمت دارد. منابع چینی برای نخستین بار شش سده پس ازمیلاد درباره«یورت» چادرنشینان گزارش می دهند. نمد در زمستان های سرد روی چادرهای ترکی (یورت، آلاچیق) به صورت سه یا چهارلا افکنده می شد تا سرما وارد چادر نگردد. نمد، چادرنشینان آسیای مرکزی را ازگرما، سرما، رطوبت و باد حفظ میکرد. با تولید نمد بود که نخستین شرایطِ تاریخی تولید لباس هی گرم ومحافظ به وجودآمد، بدون اینکه حیوان یا جانوری به خاطر پوست خود شکار یا کشته شود. نمد که از یک سو نماد کار و هنر دست انسان بود و به واسطه پشم حیوانات تولید میشد، ازسوی دیگر بیانگر رابطه اصولی و پایه ای بین انسان و طبیعت بود. برای تولید آن تکنیک خاصی لازم نبود. با کار دست، صرف نیروی بدنی، درهم پیچیدن الیاف پشم و مالیدن یا غلطاندن آن، این نخستین پوشاک گرم و کف پوش انسان ساخته میشد.
رد پای نمد در شرق آسیا
در پژوهش منابع کتبی اولیه و شواهد وجود نمد، به گزارش معتبر و موثق دولتی چین که متعلق به دویست سال پیش از میلاد(دوران سلسه «هان»ها درچین) است، برخورد میکنیم. در فرهنگ نامه چینی متعلق به سده هفده بنام « K`ang- hsi Ta Tzu Tien » که یکی ا مشهورترین اثر چینی است، حدود سی علایم و ردپا برای مواد پشمی و نمد با طبقه بندی آن به نام « mao » = مو، پشم ، وجود دارند. نخ ، ابریشم وکتان برای چینیها آشنا بودند، اما رابطه ای سخت با موادپشمی داشتند. « Sung Ying-hsing » نویسنده چینی توضیح مختصر و ساده ای درباره نمد بصورت زیر می دهد: نمد ماده ای زبر از موهای پشمی است که از انواع حیوانات بدست آمده، بصورت لایه لایه روی هم قرارداده، با هم لوله شده، غلت داده و برای ایجاد نمد فشار داده میشود. چینیها با چادرنشینان آسیای مرکزی که به پرورش گوسفند و تولید نمد اشتغال داشتند، آشنا بودند و به توسط این مردمان با نمد آشنا میشوند. درشمال چین پیشتر گروههای قومی ترک «Hsiung-nu» وجود داشتند که چینی ها با آنها از حدود هزار و پانصد سال پیش از میلاد، همواره درجنگ و ستیز بودند. گروه های قومی ترک «Hsiung-nu» در «یورت» های نمدین زندگی میکردند و خود را با نوعی لباس از جنس نمد پوشانده و چکمههای آنان ازنمد بوده است. با اطمینان میتوان گفت که چینیها نمد و تولید آن را از خلقهای آسیای مرکزی یادگرفته اند. دردوران سلسله «هان» ها از پادری های نمدین و همینطور از یک کلاه نمدی متعلق به امپراطور چینی بنام « Wen » (۱۷۹-۱۵۲ پیش از میلاد) نام برده میشودکه بمثابه بهترین وسیله برای پوشاندن سر در هنگامه شکار بوده است.
درایالات کنونی چین بنامهای « ssu-ch`uan » و « Yünnan » درحال حاضر برخی ازقبایل «هان» مانند « Jan-mang » زندگی میکنند و به پرورش دهندگان گوسفند و تولیدکنندگان نمد در چین معروف هستند. درسده نهم میلادی قبایل « Nan-chao » در ایالت « Yünnan » زندگی میکردند که در بخشی از لباسهای آنها نمد به کار برده شده بود. نمد که به چینی « Chan » خوانده میشد، طبق گزارشی از « Shon-Wen » بایستی پیش از دوران سلسله «هان ها یعنی ۲۰۶ پیش از میلاد و ۲۲۱ پس از میلاد معروف بوده است. «آورل شتاین» (Aurel stein) (1) در حفریات و کاوشهای خود در آسیای مرکزی ( ۱۹۰۰-۱۹۱۶) در ویرانه های « Niya,Loulan » ودیگر مناطق و واحه های جاده ابریشم ترکستان شرقی باقی ماندههای نمد، پارچه ،فرش و همچنین چوب وچرم با خط «خروشتی»( Karoshti) از دوران سلسله «هان» کشف کرد. این اسناد قدیمی، لیست صورت حساب و سفارشاتی است که درآن نمد و پوشش های زین اسب در کنار بسیاری چیز های دیگر نوشته شده بود. در نزد قبایل غرب ترکمنستان ، طبق تحقیق «و.کو نیگ» W.König (2 ) نمد « کِچه » خوانده می شود، قرقیز ها و قزاقها نمد را«شیرماق»، «شیرداق» و « تِکِنمِک » نام گذارده،که همزمان اشاره ای است به نوع کاربرد، اندازه، تولید و الگوی طریقه عمل آن . در یادداشت های «ه. بیدرس» H.Bidders ازسفری به واحهً «هامی» Hami در سال ۱۹۴۰ شماری از نام ها در رابطه با نمد بدست آمده که میزبان مسلمان وی برای او به صورت زیر توضیح داده و به زبان ترکی اما با حروف عربی نگاشته شده است. برای نمونه:
تِکِنمِک : Tekenmek ، نمد مستطیل شکل ، دارای طرح و زینت شده به دسته موهای پشمین .
کیرگز:Kirgez ، پارچه ای سفید که روی نمد انداخته می شود و برای پوشش دیوار «یورت» بکار میرود.
یورتقان : Yortqan یا جورغان ، رویه ای با پوشش نمدی برای دیوار.
موینا یورتقان:Moy-na Yortqan ، پوشش نمدی دوجداره از پشم گوسفند با رویه ای ابریشمین .
زلچه: Zilche یا زیلچه، نمدی است دارای طرح و زینتی که در خانواده های ثروتمند یافت میشد .
تکیه: Tekye بالشی ازنمد باروکش ابریشمی که دوتای آن روی هم قرارداده و مورد استفاده قرار می گرفته است.
توشِک: Tu-shek ، با نمد درست شده ، برای نشستن به کاربرده میشد.
کشف نمد و کاربرد آن طی هزاران سال پیش ازهر چیزگویای آن است که نمد برای جلوگیری از سرما، رطوبت و به ویژه دربرابر بادهای مداوم استپها ی آسیای مرکزی بوده است. صرف نظراز چربی طبیعی پشم، بواسطه بوی آن حیوانات مضر دورنگه داشته میشد. نمد برای جابجایی «یورت»ها آنگونه که مارکو پولو گزارش میدهد، ضروری بود و وجود چربی در پشم (نمد) آب را غیر قابل نفوذ میکرد. نمد سفید به طور سمبولیک با «ابرهای سفید آسمان» هم طراز بودند. نمد سفید نشانهً « از تبار ابرها» بودن برای صاحب آن نزد «اویغور»ها و در نزد چینی ها نشانه «پسر آسمان» بود. حاکمان و روسای قبایل روی نمد سفید می نشستند و تخته کف چکمه های مخصوص اسب سواری و زیرانداز زین اسب آنان از نمد سفید بود. و هنگامی هم که سواراسب می شدند، زیرپای آنان نمد سفید آماده میشده است. نمد غیر از ارزش کاربردی آن برای خانه، لباس و برای کارهای روزمره، تا حد احترام و تجلیل آن گران ارز بوده است. نمد دردوران کهن برای هنگام صرف غذا، خوش آمدگویی، خداحافظی و هنگام جشن و سرور استفاده میشد. در دوران کهن در آسیای مرکزی در اوج انتخاب خان بزرگ حکمرانان و اشراف نمد سفید رنگ را آماده می کردند. نمد هدیهای آسمانی به حساب میآمد. درکنار «یورت» های سیاه ( غارا اوًی Qara Öy )، یورت های سفید( آق اوًی Aq Öy ) وجود داشتهاند که آن را با گچ سفیدیا با پودر استخوان سفید نگه داشته می شد. در منبع چینی « Yu-yang-tsa-ts`u » محتوی توضیحات بسیاری راجع به « Tu-küe » (ترک ها) است. «گرِنارد» درکتاب خود (۳) راجع به مردم ترک چنین گزارش میدهد :« نمد دارای نیروی جادویی است ، اما هیچ نیا یا معبدی را مالک نیست. مردم ترک، اشکال و پیکرهای کوچک اسب را از نمد برش میدهند و آن را برای مقاصد جادویی درکیسهای چرمین حفظ میکنند. چنانچه«غارا بوران» ( Qara Buran گردباد سیاه ) از دور دستها به این سو بیاید، «شامان» (جادوگر) از نمد پیکرهای کوچک اسب را برش میداد تا آنها وی را به اسب بادسای بزرگ بالدار تبدیل کند و در برابر ” غارا بوران ” پیکار کند.» این نمونه آورده شده نشان میدهد که نمد یا « گلوله های پشم سفید» بطور سمبولیک از ارج و احترام خاصی برخوردار بوده اند. نمد خوب و نرم از پشم گوسفند و شتر تهیه می شده است. نمد سفت و زبر برای پوشش چادر، زیرانداز زین اسب،کف پوش کفشها و امثال آن، یا برای گرم نگه داشتن اسب ، از ادغام پشم گوسفند، پشم های بلند نوعی گاو و اسب و پشم بُز و حتی از رشته الیاف گیاهی و از الیاف پوسته درختان درست می شده است. (4)
در سده های پیشین، دورانی که هیچ ماشینی برای تولید نمد وجود نداشت، نمد تنها توسط کار یدی تدارک دیده میشد.
در منطقه آسیای مرکزی در بخش ترکستان شرقی نژادهای متنوع گوسفند وجود داشته اند. ازکرک و موی شانه شده این گوسفندان نمدهای گران بها تولید می شدند. در نزد قبایل ترکمن «یموت» و «تکه»، هم گوسفندان دنبه دار به نام «تاغ لاق»
( Taglaq)[ داغ لاق Dä´glag] و هم بی دنبه یا کم دنبه به نام «اِریک» (Erik) پرورش می یافت، که از پشم آنها برای تولید نمد به یک سان استفاده میشده است. در نزد ترکمنهای افغانستان ، جمهوری ترکمنستان، ترکمن های ایران (که به نمد «کچه» گفته میشود) و قفقاز، امروزه نمد نیز براساس قدیمیترین روشهای تولید یعنی طبق روش سیصد سال پیش ازمیلاد، همانند روش دوران «هون» ها که شگفتی چینی ها را برمی انگیخت، طبق تکنیک پِرِس کردن، غلطاندن و فشردن پشم ها تولید میشود.
رنگ دادن پشم ها
رنگ دادن و تزیین فرشها و نمدهای چادرنشینان آسیای مرکزی ” تفاوت بزرگ” چندانی با مثلا ایرانی نداشت. پیش از هر قبیله و قومی، صحرانشینان قبایل ترک زبان گرایش و تمایل برای رنگ سرخ و آبی، دلبستگی بسیاری به رنگهای متضاد داشتند. درجهان غرب این رنگ سرخ بعنوان «سرخ ترکی» مشهور شده است. شادی و لذت از ترکیب رنگهای روشن پایه ریزی مفهوم هنر تکنیک دکور و آرایش را نشان میدهد. رنگهایی که در پشم ها بکاربرده میشد، رنگ های اصلی بود که از گیاهان استخراج میشده است. برای نمونه به رنگ های زیر اشاره می شود: ماده رنگی آبی، ازگیاه خطمی بومی (غارا گول Qaragul ) و ازگلبرگهای بوته های وحشی آسیای مرکزی به نام «ساریق تیکن» (Sarygh-Tiken) (5)استخراج میشده است. ماده رنگی آبی دیگری که نام شایع آن «ایندیگو» indigo است، ازهندوستان از طریق بخارا آورده میشد که گرانتر از «غارا گول» بومی بوده است.ماده رنگی سرخ، از ریشههای روناس گرفته می شود که در ترکستان « اورِدام» (Uredam) خوانده میشد و بسته به مدت زمان جوشش آن، رنگ سرخ روشن یا تیره بدست میآید. در تبت ماده رنگی سرخ را از زعفران های وحشی میگیرند. ماده رنگی گیاهی زرد، از نوع دیگر زعفران های وحشی و همچنین از پوسته انار با اضافه کردن روی -کربنات یا از چوبهای «ساریق تیکن» ( Sarygh-Tiken) با اضافه کردن گل اخری یا مخلوط معدنی با اکسیدآهن استخراج میشود. ماده گیاهی سبز رنگ، با درهم آمیزی زرد و آبی یا با مخلوط کردن «اندیگو» و زاج سفید به وجود میآمد. (۶) پوسته های ریزشده سبز گردو، مخلوط با زاج سفید، علف یا سنگ یشم (پیروکسنه به شکل سنگ کریستال) برای ایجاد رنگ سبز بکار می رفته است. روش دیگر به دست آوردن رنگ، استفاده از پودرآهنی بوده است. این روشِ تاثیرِ رنگ، هنگام آزمایش و مرمت نمد ها از تپه های گورهای سیبری جنوبی کشف شد. پژوهشگر روسی «م م.کریازنف» (۷) می نویسد: طرح یا فیگورهای بریده شده نمدین بخشی به زمینه اصلی نمد دوخته شده ، بخشی چسبیده شده بودند. روی این نمد آثاری از ورقه نازک قلع به رنگ نقرهای پیدا شدند. درزمینه این نمد ببری با قشری پودر معدنی به رنگ سرخ پوشانده شده است. سر قوچی به رنگ سرخ ، باچشمانی طلایی رنگ و گوشهایی خاکستری رنگ نقش بسته است. این اثر که متعلق به چهارصد سال پیش از میلاد است با موزاییکهای نمدین در رنگهای متنوع صورت گرفته و با قلع و ورقه نازک طلایی روکش شدهاند.کاربرد تصاویر در زمینه اصلی نمد در اشکال و رنگهای متنوع مانند، جنگ میان حیوانات، تصویر درختان و صحنه هایی با انسان برخی در شکل آبستراکت، نشانگر نماد های دوران کهن بوده که تا امروز نیز در نزد ترکمن ها و دیگر اقوام ترک زبان زنده مانده است. مانند، شاخ قوچ بمثابه سمبول زمین یا ابر که بمثابه تصویر احساسی از آسمان است. نزد ترکمنهای «یمود» نمد دورویه نیز تولید میشده که در «یورت» و آلاچیق بکار میرفته است.کاربرد تصاویر هندسی، ویژگی دوم و زینت نقوش نمد است. چنین طرح های هندسی در فرش ترکمن نیز دیده میشوند.همانگونه که گفته شد، نمد ترکمنهای «یمود» و به طور کلی ترکمنها مطابق تاریخ و سابقه دوهزار و پانصد ساله خود با نق ش مارپیچ آن، با شاخ قوچ به رنگهای سیاه و سرخ، با ابرهایی به رنگ های سفید و سرخ که نشان از سمبول آسمان و زمین بوده با نقوش نمد های قیرقیزها و دیگر اقوام ترک مشترک هست.
زیرنویس ها:
۱- ص۱۵۲ On Ancient Central-Asien Tracks London1933-
۲ – نمد های ترکمنی . لایپزیک ۱۹۶۲ دفتر دهم صفحه ۱۳-۱۵.
۳ – جلد یازده ص. چهارصد وسه. Grenard,F. Mission Scientifique dans la Haute Asie.Paris 1929
۴ – داده های چینی در:۱- T´ein-kung-k` ai-wu. نشرSung Ying-hsing. شانگهای ۱۹۵۴/۶۱. ۲- Ch`en, Mou-ein. در:Shu-wu-yu.Ming-shu فصل یکم . گزارش . Taipei 1974.
۵ – کتاب ف.گرِناردGrenard,F. Mission Scientifique dans la Haute Asie.Paris 1929جلد یکم. ص. ۱۷۸-۱۹۵ Sorsyth.T.D.
۶ – گزارش میسیونی به یارکاند در ۱۸۷۳. کلکته۱۸۷۵ ص. ۴۹۸ .
به نقل از “آوای تبعید” شماره ۳۶