علی آشوری: به مناسبت سالگرد کوچ هدایت
علی آشوری
به مناسبت سالگرد کوچ هدایت
بوف کور هدایت هم چون فرش ایرانی است که بصورت زیبایی بافته شده در رنگ واژه ها یی که بهم تنید ه اند و به گفته هگل “ در کلی باشکوه “ در گفتگو با یکدیگر .
در این متن ( فرش تنیده ) هر ژانر ادبی ( داستان پلیسی ادبیات خیالی و تاریخی و ازلی و یا با منشی ذهنی همه ی شیو ها و ترفند های ادبی در آن در هم گره خورده اند و در اسقلال از یک دیگر جهان مدرن را در بستری از آشوب و تقابل فر هنگ ها همراه با طعمی از “نه “گویی که فهم تازه از هستی را که می طلبد رقم زده استت؛ هستی که در آن مرگ جویای زندگی است و زندگی در لمس مرگ
هدایت فهم دو جهان را در درامی ادبی چنان رسم کرده است که هم از جهان روزانه گذر می کند و هم در نکوهش آن فهمی “گنگ (ambiguity )“از آینده و زیست بدست می دهد . فهم گنگ بدین گونه که می شود گفت مثل هر نویسنده و هنرمندی توانا دشواری زیستن را و خود موجود انسانی که خود تجسم دشواری ست ترسیم می کند ،تصویر می سازد و تأویل و تفسیر را هم چون جبری که لازمه آن هم ، فهم آدمی ست ، هم نادانی و نیز تقلا و کوششی که در این منحنی ونمایشی که نام او زندگی ست بدست می دهد .
او هم چون همه ی نویسندکان بزرگ مدرن تجربه مدرن زندگی را در نابسندگی هر ایده و باوری می بیند و از این فهم و باور ، جانی پو یتیک و هنری از پرتره انسانی را در مهر و نشانی ویژه به دست می دهد .