برگردان چند شعر از جاشوا جنیفر اسپینوزا
برگردان چند شعر از جاشوا جنیفر اسپینوزا
My First Love
My first love was silence.
I built myself from scratch,
And no one listened.
This was the best time of my life.
I used to carry the clothes,
To the laundry room
And pray for all the fog
In the world to surround me.
I’d let my thoughts
Catch rides
With passing airplanes.
All that womanhood
Caught in the roof
Of my mouth
Was like honey.
I knew it would never
Go bad
So I never said a word
About it.
نخستین عشق من
نخستین عشق من سکوت بود.
خود را از صفر ساختم
و کسی گوش نداد.
این بهترین زمان زندگیام بود.
عادت داشتم که لباسهایم را
تا خشکشویی حمل کرده
و دعا کنم که تمام مههای جهان
احاطهام کنند.
افکارم را رها کردم
تا هممسیر هواپیماهای در گذر شوند.
تمام زنانگی چسیبده به کام دهانم
به عسل میماند.
میدانستم که هیچگاه بد پیش نخواهد رفت
پس هیچگاه واژهای درموردش نگفتم.
_
The Moon is Trans
The moon is trans.
From this moment forward, the moon is trans.
You don’t get to write about the moon anymore unless you respect that.
You don’t get to talk to the moon anymore unless you use her correct pronouns.
You don’t get to send men to the moon anymore unless their job is To bow down before her and apologize for the sins of the earth.
She is waiting for you, pulling at you softly,
Telling you to shut the fuck up already please.
Scientists theorize the moon was once a part of the earth That broke off when another planet struck It.
Eve came from Adam’s rib.
Etc.
Do you believe in the power of not listening To the inside of your own head?
I believe in the power of you not listening
To the inside of your own head.
This is all upside down.
We should be talking about the ways that blood is similar to the part of outer space between the earth and the moon
But we’re busy drawing It instead.
The moon is often described as dead, though she Is very much alive.
The moon has not known the feeling of not wanting to be dead
For any extended period of time
In all of her existence, but
She is not delicate and she Is not weak.
She is constantly moving away from you the only way she can.
She never turns her face from you because of what you might do.
She will outlive everything you know.
ماه ترنس است
از این لحظه به بعد دیگر ماه، ترنس است.
از او ننویسید جز با احترام.
با او سخن نگویید جز با ضمایر درست.
مردمان را به سویش روانه نکنید
مادامی که در برابر او سر تعظیم فرو نیاورده
و بابت گناهان زمین طلب مغفرت نکردهاند.
او چشم به راه شماست،
به آرامی ترغیبتان میکند
و میگوید دمی دم ببندید لطفا.
دانشمندان نظریهپردازی میکنند
که ماه، تکهی جدا شدهی زمین
بر اثر اصابت سیارهای دیگر است،
که حوا در آمده از پهلوی آدم است
که…
آیا به قدرت نشنیدن صدای درون ذهن خود باور دارید؟
من به قدرت نشنیدن صدای درون ذهنتان باور دارم.
سراسر گیج کننده است…
ما باید سخن بگوییم
از راههای تشابه خون، و فضای بین ماه و زمین
اما سرگرم کشیدن آن هستیم.
ماه اغلب مرده توصیف شده،
گرچه بسیار سرزنده است.
مدت مدیدی است که ماه
با بند بند وجودش
حس عدم تمایل به مرگ را درک نکرده است،
اما نه ظریف است
و نه ضعیف.
او مدام از شما دوری میجوید
با تنها راهی که دارد…
او هیچگاه چهرهاش را از شما برنمیگرداند
بابت آنچه که ممکن است انجام دهید…
او از هر آنچه که میشناسید بیشتر زنده خواهد ماند.
_
Poem (Let Us Live)
I’m tired of abstraction.
No one says what they mean
And people die from it.
Where did this world come from?
Not nowhere.
Not nothing.
The dead trans women
You glance over
For a few seconds on facebook
While deciding if the story is worth sharing
All came from somewhere.
Their bodies are not flowers
For you to whisper
To people you’ll never know.
There were words that did this.
There were hands
And guns
And teeth
And flesh
And hair
And blood
And men
And women
And laws
And policies
And police
And witnesses
That did this.
How long can I keep tricking you
Into thinking what I’m doing
Is poetry
And not me begging you
To let us live?
اجازه دهید زندگی کنیم
از انتزاع خستهام.
هیچکس منظورش را روشن نمیکند
و مردم از این میمیرند.
این جهان از کجا آمده!؟
نه که هیچ کجا…
نه که هیچ چیز…
زنان ترنس مرده…
که سرسری برای دمی در فیسبوک
وارسی میکنی
در حالیکه حول ارزشِ بازنشرِ ماجرایشان تصمیم میگیری…
تمام اینها از جایی آمده…
بدنهای آنها گل نیست
که در موردش با افرادی که هیچگاه نشناختهای
پچ پچ کنی…
وژاگانی بودند که چنین کردند.
و همچنین دستهایی
و تفنگهایی
و دندانی
و گوشتی
و خونی
و مردهایی
و زنهایی
و قوانینی
و سیاستهایی
و پلیسی
و شواهدی
که چنین کردند…
تا چه حد میتوانم فریبتان دهم
که آنچه انجام میدهم شعر سرایی است،
نه التماس برای آنکه
اجازه دهید که زندگی کنیم؟
_
Sometimes in a Moment of Déjà Vu
Sometimes in a moment of déjà vu
I forget where I am and my hands bleed
Into the bed and the bed bleeds into the wall.
There are colors becoming other colors
And it doesn’t mean anything.
This is always happening and we never notice.
One layer.
What’s a layer?
We’re touching through layers.
Two tin cans and infinite string in all directions.
Talk to me. Say something.
Use words I don’t have to go back
To college to understand.
Do you care that the world is trash?
I do. I’m trash.
I’m in love with the feeling of it.
مواقعی در لحظهی دژاوو
مواقعی در لحظهی دژاوو
از یاد میبرم که کجا هستم
و از دستهایم خون روانه میشود
به سوی تخت،
و از تخت خون روانه میشود
به سوی دیوار.
رنگهایی هستند که به رنگهای دیگر مبدل میشوند
و این فاقد هر معنایی است.
یک لایه.
لایه چیست؟
ما در لا به لای لایهها لمس میکنیم.
دو قوطی حلبی و ریسمانی درهم.
با من حرف بزن.
چیزی بگو که برای درک آن،
نیازی به بازگشت به دانشگاه نباشد.
اهمیت میدهی که دنیا آشغال است؟
من اهمیت میدهم. من آشغالم.
و عاشق حس آن هستم.
جاشوا جنیفر اسپینوزا -Joshua Jennifer Espinoza شاعر زن ترنسجندر است. او متولد هفدهم دسامبر سال ۱۹۸۷ میلادی در ریورساید از ایالت کالیفرنیای ایالات متحده است. اشعار جاشوا جنیفر اسپینوزا، توسط انجمن قلم آمریکا بازنشر شده و تا به حال مجموعهی اشعار زیر از وی چاپ شده است:
- I’m alive / it hurts / I love it. Boost House. 2014
- THERE SHOULD BE FLOWERS. Civil Coping Mechanisms, 2016.
- Outside Of The Body There Is Something Like Hope. Big Lucks Books. 2018.
- I’m Alive. It Hurts. I Love It. (Second Edition) Big Lucks Books. 2019
اشعار بالا از جاشوا جنیفر اسپینوزا در سایت انجمن قلم آمریکا بازنشر شده است.
https://pen.org/five-poems-by-joshua-jennifer-espinoza/