احمد خلفانی: رفتن با طوفان
احمد خلفانی: رفتن با طوفان گاهی که به حرفهای سالها پیش برادرم فکر میکنم میبینم که درست گفته است. و
بیشتر بخوانیداحمد خلفانی: رفتن با طوفان گاهی که به حرفهای سالها پیش برادرم فکر میکنم میبینم که درست گفته است. و
بیشتر بخوانیدجمشید شیرانی قَلَمبَندی در ایوان جلوی خانه پشت شمشادها روی صندلی راحتی نشسته ام. تنها یکی دو نفر همسایه ی
بیشتر بخوانیدسیدهادی آلبوشوکه: من شوارع الأهواز/ از خیابانهای اهواز اشاره : “سیدهادی آلبوشوکه” یکی از نخبه گانِ بی بدیلِ عرب هایِ
بیشتر بخوانیدمعانی شعبانی (داستان نویس ومترجمِ ادبیاتِ عرب) فارسی بلدی؟ مقدمه : نوشتارِ ذیل تجربه ی فردیِ خانم “معانی شعبانی”
بیشتر بخوانیدنوال شریفی: زمین من* پشت درب بزرگ آهنی ایستاده ام. هر چه زنگ می زنم کسی در را باز نمی
بیشتر بخوانیدهادی هیالی داستانِ کوتاه به خاطرِ یک مشت “خارَک“ “فرحان” به خاطر نداشت پیش از آن روز تا آن
بیشتر بخوانیدزکریا تامر داستان کوتاه در شبی از شب ها ترجمهی : مهدی فرطوسی اشاره : “زکریاتامر”، نویسنده ی جریان گریز
بیشتر بخوانیدحبیب باوی ساجد: داستانِ کوتاهِ “چَفیه” به دو زبان فارسی و عربی دلش لک زده بود برای آزادی که امروز
بیشتر بخوانیدقاضی ربیحاوی: النخله والبارود کان هناک خلیط من رائحه السمک المیت ورائحه طلع النخیل یملأ المکان طوال اللیل. الرائحه منتشره
بیشتر بخوانیدمسعود میناوی: حادثه در جوکی کلاب مسعود میناوی زاده اول فروردین ۱۳۱۹ در اهوازاست که دوم مرداد ۱۳۸۷
بیشتر بخوانید