م. توفیق بنی جمیل: عکاس
م. توفیق بنی جمیل: عکاس قسمت اول من تنها عکاس محله ی قدیمیمان بودم. محله ای با عمری بیشتر
بیشتر بخوانیدم. توفیق بنی جمیل: عکاس قسمت اول من تنها عکاس محله ی قدیمیمان بودم. محله ای با عمری بیشتر
بیشتر بخوانیدعدنان غُریفی: داستانِ آهو از بعدِ از نیمه شب دیروز که به من گفتند احتمالاً فردا صبح او به
بیشتر بخوانیدعباس دانشور دایره نور خطی از نور زرد و بی رمق، از روزنه بالا، اُریب بر کفِ سیمانی کنار تختخوابِ
بیشتر بخوانیدداریوش فاخری یاد نمیدونم چه روزیه و چند شنبه س. حرفامو کسی نمیفهمه. حوصله کسی رو ندارم غیر از
بیشتر بخوانیدجمشید شیرانی: مگس ها صبح روزِ آدینه ی اواسط اَمُرداد است. ساعت پنج و نیم، پس از شبی پُر از
بیشتر بخوانیدرضا بهزادی نگاهی به داستان “چیزی رخ نداده است” اثر نسیم خاکسار داستان شامل ۷ فصل میباشد که فصل
بیشتر بخوانیدعزت گوشه گیر و ناگهان زن گفت: پلنگ… نوشته: عزت گوشه گیر زن داشت در پشت پنجرهی باز رو به
بیشتر بخوانیدفرشته وزیری نسب گفتگو در جامعه، دیالوگ در تاتر سالهاست که در جامعه ما از گفتگو یا دیالوگ حرف
بیشتر بخوانیدمهرنوش مزارعی؛ یک فیلم خوب سوار ماشین که شدیم زنم گفت: «فیلم خوب مثل یک عشق بازیِ خوبه.»
بیشتر بخوانیدحسن حسام؛ در چنبره هراس ! ازآزادیم در هراسی، چون خفاش ازآفتاب ! به هفت بند گرانم می
بیشتر بخوانید